دانلود جزوه اصول علم اقتصاد
دانلود جزوه
دانلود رایگان جزوه اصول علم اقتصاد با کیفیت مناسب و فرمت پی دی اف pdf تایپ شده و بسیار کامل و جامع جزوه مفید اصول علم اقتصاد
یک تصحیح مسطح معمولاً نسبت به زیگزاگ، کمتر از موج ضربه قبلی را دنبال می کند. این تمایل زمانی رخ می دهد که روند بزرگتر قوی باشد، بنابراین عملاً همیشه قبل یا بعد از یک کشش است. هر چه روند زیربنایی قدرتمندتر باشد، مسطح کوتاه تر خواهد بود. در درون یک تکانه، موج چهارم غالباً یک حالت صاف دارد، در حالی که موج دوم به ندرت انجام می دهد. چیزی که میتوان آن را «دبل آپارتمان» نامید، اتفاق میافتد. با این حال، الیوت چنین تشکیلاتی را به عنوان "دو سه" طبقه بندی کرد، اصطلاحی که بعداً در این فصل به آن می پردازیم.
کلمه "مسطح" به عنوان یک نام جامع برای هر تصحیح A-B-C که 3-3-5 را تقسیم می کند استفاده می شود. با این حال، در ادبیات الیوت، سه نوع اصلاح 3-3-5 به دلیل تفاوت در شکل کلی آنها نامگذاری شده است. در یک تصحیح مسطح منظم، موج B تقریباً در سطح ابتدای موج A خاتمه می یابد، و موج C کمی پس از پایان موج A به پایان می رسد، همانطور که در شکل های 1-29 تا 1-32 نشان داده ایم. با این حال، بسیار رایجتر، گونهای است که ما آن را تخت منبسط مینامیم، که دارای قیمتی بسیار فراتر از موج ضربهای قبلی است. الیوت این تغییر را یک تخت "نامنظم" نامید، اگرچه این کلمه نامناسب است زیرا آنها در واقع بسیار رایج تر از آپارتمان های "عادی" هستند.
در تخت های منبسط شده، موج B از الگوی 3-3-5 فراتر از سطح شروع دانلود رایگان جزوه اصول علم اقتصاد موج A خاتمه می یابد، و موج C به طور قابل ملاحظه ای فراتر از سطح پایانی موج A پایان می یابد، همانطور که برای بازارهای گاوی در شکل های 1-33 و نشان داده شده است. 1-34 و بازارها را در شکل های 1-35 و 1-36 کاهش می دهد. شکلگیری در DJIA از آگوست تا نوامبر 1973 یک اصلاح مسطح گسترش یافته در یک بازار نزولی یا یک "مسطح منبسط شده معکوس" بود (شکل 1-37 را ببینید).
در یک تغییر نادر در الگوی 3-3-5، که ما آن را صاف در حال اجرا می نامیم، موج B بسیار فراتر از آغاز موج A مانند یک تخت منبسط شده خاتمه می یابد، اما موج C نمی تواند تمام فاصله خود را طی کند و از موج کوتاه می آید. سطحی که موج A در آن به پایان رسید، مانند شکل های 1-38 تا 1-41. ظاهراً در این حالت، نیروهای در جهت روند بزرگتر آنقدر قوی هستند که الگو در آن جهت کج می شود. نتیجه مشابه قطع یک تکانه است.
همیشه مهم است، اما بهویژه زمانی که به این نتیجه میرسیم که یک آپارتمان در حال اجرا بوده است، این که زیرمجموعههای داخلی به قوانین الیوت پایبند باشند. به عنوان مثال، اگر موج فرضی B به جای سه موج، به پنج موج تقسیم شود، به احتمال زیاد اولین موج بالا از ضربه درجه بالاتر بعدی است. قدرت امواج ضربه ای مجاور در تشخیص اصلاحات در حال اجرا مهم است که فقط در بازارهای قوی و سریع رخ می دهد.
با این حال ما باید یک هشدار بدهیم. به ندرت نمونه ای از این نوع اصلاح در رکورد قیمت وجود دارد. هرگز یک اصلاحیه را زودتر از موعد به این شکل برچسب نزنید، در غیر این صورت از هر ده بار 9 بار اشتباه می کنید. در مقابل، مثلث در حال اجرا بسیار رایج تر است (به بخش بعدی مراجعه کنید).
به نظر می رسد که یک مثلث توازن نیروها را منعکس می کند و باعث حرکتی جانبی می شود که معمولاً با کاهش حجم و فرار همراه است. الگوی مثلث شامل پنج موج همپوشانی است که 3-3-3-3-3 را تقسیم می کنند و A-B-C-D-E برچسب گذاری می شوند. یک مثلث با اتصال نقاط پایانی امواج A و C و B و D مشخص میشود. موج E میتواند از خط A-C کمتر یا بیش از حد عبور کند، و در واقع، تجربه ما به ما میگوید که این اتفاق اغلب رخ میدهد.
همانطور که در شکل 1-42 نشان داده شده است، سه نوع مثلث وجود دارد: منقبض، مانع و منبسط شونده. الیوت ادعا کرد که خط افقی یک مثلث مانع می تواند در هر دو طرف مثلث رخ دهد، اما چنین نیست. همیشه در سمتی اتفاق می افتد که موج بعدی از آن فراتر خواهد رفت. اصطلاحات الیوت، «صعودی» و «نزولی»، با این وجود، مختصر مفیدی در ارتباط با اینکه آیا مثلث مانع به ترتیب در بازار گاو نر یا خرسی رخ می دهد، مفید هستند.
شکل 1-42 انقباض و مثلث های مانع را به طور کامل در محدوده قیمت قبلی که ممکن است یک مثلث منظم نامیده می شود، نشان می دهد. با این حال، همانطور که در شکل 1-43 نشان داده شده است، بسیار معمول است که موج B یک مثلث انقباض از شروع موج A در چیزی که ممکن است مثلث در حال اجرا نامیده شود، فراتر رود. علیرغم ظاهر جانبی آنها، همه مثلث ها، از جمله مثلث های در حال اجرا، یک اصلاح خالص از موج قبلی در انتهای موج E ایجاد می کنند.
چندین مثال واقعی از مثلث ها در نمودارهای این کتاب وجود دارد (شکل های 1-28، 3-15، 5-5، 6-9، 6-10 و 6-12 را ببینید). همانطور که متوجه شدید، بیشتر یک مثلث زیگزاگ هستند، اما گاهی اوقات یکی از زیرموج ها (معمولا موج C) پیچیده تر از بقیه است و می تواند شکل یک زیگزاگ متعدد را به خود بگیرد. در موارد نادر، یکی از امواج فرعی (معمولاً موج E) خود یک مثلث است، به طوری که کل الگو به 9 موج کشیده می شود. بنابراین، مثلثها، مانند زیگزاگها، گاهاً یک توسعه مشابه با یک پسوند را نشان میدهند. یک نمونه در نقره از سال 1973 تا 1977 رخ داد (شکل 1-44 را ببینید).
یک مثلث همیشه در موقعیتی قبل از موج عملی نهایی در الگوی یک درجه بزرگتر رخ می دهد، یعنی، به عنوان موج چهار در یک ضربه، موج B در یک ABC، یا موج نهایی X در یک زیگزاگ دو یا سه گانه یا ترکیبی (به بخش بعدی مراجعه کنید). یک مثلث همچنین ممکن است به عنوان الگوی عملی نهایی در یک ترکیب اصلاحی، همانطور که در بخش بعدی مورد بحث قرار گرفت، رخ دهد، اگرچه حتی در آن زمان نیز معمولاً در الگوی یک درجه بزرگتر از ترکیب اصلاحی، مقدم بر موج عملی نهایی است. اگرچه در موارد بسیار نادر، موج دوم در یک ضربه به نظر می رسد که به شکل یک مثلث است، معمولاً به این دلیل است که یک مثلث بخشی از اصلاح است، که در واقع یک سه دوتایی است (به عنوان مثال، شکل 3 را ببینید. -12).
در بازار سهام، زمانی که یک مثلث در موقعیت موج چهارم رخ می دهد، موج پنج گاهی سریع است و تقریباً فاصله وسیع ترین قسمت مثلث را طی می کند. الیوت در اشاره به این موج حرکتی سریع و کوتاه که از یک مثلث پیروی می کند، از کلمه "رانش" استفاده کرد. رانش معمولا یک ضربه است اما می تواند یک مورب انتهایی باشد. در بازارهای قدرتمند، هیچ نیروی رانشی وجود ندارد، بلکه موج پنجم طولانی مدت است. بنابراین اگر موج پنجم به دنبال یک مثلث از یک حرکت رانش معمولی عبور کند,نشان دهنده یک موج طولانی مدت.تکانه های پیشروی پس از مثلث در کالا ها در درجه های بالاتر از حد متوسط معمولا طولانی ترین موج در دنباله هستند,همانطور که در فصل 6 توضیح داده شد.
بسیاری از تحلیلگران فریب خورده اند که خیلی زود به یک مثلث تکمیل شده برچسب می زنند. مثلث ها زمان می برند و به طرفین می روند. اگر شکل 1-44 را به دقت بررسی کنید، خواهید دید که می توان تفنگ را در وسط موج b پرید دانلود رایگان جزوه اصول علم اقتصاد و پایان پنج موج انقباض را اعلام کرد. اما خطوط مرزی مثلث ها تقریباً هرگز به این سرعت فرو نمی ریزند. زیر موج C معمولاً یک موج پیچیده است، اگرچه موج B یا D می تواند این نقش را ایفا کند. به مثلث ها زمان بدهید تا رشد کنند.
بر اساس تجربه ما از مثلث ها، همانطور که نمونه های شکل های 1-27 و بعد در 3-11 و 3-12 نشان می دهد، ما پیشنهاد می کنیم که اغلب زمانی که خطوط مرزی یک مثلث منقبض به یک راس می رسند، منطبق می شوند. با یک نقطه عطف در بازار. شاید فراوانی این رخداد گنجاندن آن در میان دستورالعمل های مرتبط با اصل موج را توجیه کند.
ترکیب (دو و سه گانه سه)
الیوت ترکیب جانبی از دو الگوی اصلاحی را «دوگانه سه» و سه الگو را «سه سهگانه» نامید. در حالی که یک سه واحد هر زیگزاگ یا مسطح است، یک مثلث جزء نهایی مجاز چنین ترکیباتی است و در این زمینه "سه" نامیده می شود. یک ترکیب از انواع ساده تر اصلاحات، از جمله زیگزاگ، تخت و مثلث تشکیل شده است. به نظر می رسد که وقوع آنها روشی است که اصلاح مسطح برای گسترش عمل جانبی انجام می شود. مانند زیگزاگهای دوتایی و سهگانه، اجزای الگوی اصلاحی ساده دارای برچسبهای W، Y و Z هستند. هر موج واکنشی با برچسب X، میتواند شکل هر الگوی اصلاحی را به خود بگیرد، اما معمولاً یک زیگزاگ است. مانند زیگزاگهای متعدد، به نظر میرسد که سه الگوی محدود هستند، و حتی آنها در مقایسه با سه الگوی دوتایی رایجتر، نادر هستند.
الیوت در زمانهای مختلف، ترکیبهای سهگانه را بهطور متفاوتی برچسبگذاری کرد، اگرچه الگوی مصور همیشه به شکل دو یا سه تخت کنار هم قرار گرفتهاند، همانطور که در شکلهای 1-45 و 1-46 نشان داده شده است. با این حال، الگوهای اجزاء معمولاً در شکل متناوب هستند. به عنوان مثال، یک تخت به دنبال یک مثلث، نوع معمولی تری از دو سه است (که اکنون در سال 1983 می شناسیم؛ به ضمیمه مراجعه کنید)، همانطور که در شکل 1-47 نشان داده شده است.
همانطور که در شکل 1-48 نشان داده شده است، یک تخت و به دنبال آن یک زیگزاگ مثال دیگری است. طبیعتاً، از آنجایی که ارقام این بخش، اصلاحات در بازارهای صعودی را نادیده میگیرند، برای مشاهده آنها به عنوان اصلاحات صعودی در بازارهای نزولی، فقط باید معکوس شوند.
در بیشتر موارد، یک ترکیب افقی است. الیوت نشان داد که کل شکلگیری میتواند در برابر روند بزرگتر شیب داشته باشد، اگرچه ما هرگز چنین چیزی را پیدا نکردهایم. یک دلیل این است که به نظر می رسد هرگز بیش از یک زیگزاگ در یک ترکیب وجود نداشته باشد. همچنین بیش از یک مثلث وجود ندارد. به یاد بیاورید که مثلث هایی که به تنهایی رخ می دهند، مقدم بر حرکت نهایی یک روند بزرگتر هستند. به نظر می رسد ترکیبات این شخصیت و مثلث های ورزشی را تنها به عنوان موج نهایی در یک سه دو یا سه گانه می شناسند.
اگرچه زیگزاگهای دوتایی و سهگانه (شکل 1-26) را میتوان بهعنوان ترکیبهای غیر افقی، همانطور که الیوت به نظر میرساند، از این نظر که زاویه روند آنها تندتر از روند جانبی ترکیبها است (به دستورالعمل تناوب در فصل 2 مراجعه کنید) متفاوت است. برای پیشنهاد در قانون طبیعت. اما سه گانه دو و سه گانه با زیگزاگ های دوتایی و سه گانه نه تنها از نظر زاویه بلکه از نظر هدف متفاوت هستند. در یک زیگزاگ دوتایی یا سه گانه، اولین زیگزاگ به ندرت به اندازه کافی بزرگ است که تصحیح قیمت مناسب موج قبلی را ایجاد کند. دو یا سه برابر شدن فرم اولیه معمولاً برای ایجاد یک اصلاح قیمت با اندازه مناسب ضروری است. با این حال، در یک ترکیب، اولین الگوی ساده اغلب یک اصلاح قیمت مناسب را تشکیل می دهد. به نظر می رسد که افزایش دو یا سه برابری عمدتاً برای تمدید مدت زمان فرآیند اصلاحی پس از رسیدن به اهداف قیمتی قابل توجه اتفاق می افتد. گاهی اوقات زمان بیشتری برای رسیدن به یک خط کانال یا دستیابی به خویشاوندی قوی تر با اصلاح دیگر در یک ضربه نیاز است. همانطور که تثبیت ادامه دارد، روانشناسی و اصول اولیه روندهای خود را بر این اساس گسترش می دهند.
همانطور که این بخش مشخص می کند، تفاوت کیفی بین سری 3 + 4 + 4 + 4 و غیره و سری 5 + 4 + 4 + 4 و غیره وجود دارد. توجه داشته باشید که در حالی که یک موج ضربه ای دارای تعداد کل 5 است. ، با پسوندهای منتهی به 9 یا 13 موج و غیره، یک موج اصلاحی دارای تعداد 3 است، با ترکیبات منتهی به 7 یا 11 موج و غیره. به نظر می رسد که مثلث یک استثنا باشد، اگرچه می توان آن را به عنوان یک سه تا سه، که در مجموع 11 موج می شود، حساب کرد. بنابراین، اگر یک شمارش داخلی نامشخص باشد، گاهی اوقات می توانید صرفاً با شمارش امواج به یک نتیجه معقول برسید. به عنوان مثال، شمارش 9، 13 یا 17 با تعداد کمی همپوشانی انگیزه محتمل است، در حالی که شمارش 7، 11 یا 15 با همپوشانی های متعدد احتمالاً اصلاح کننده است. استثناهای اصلی مورب های هر دو نوع هستند که ترکیبی از نیروهای محرک و اصلاحی هستند.
گاهی اوقات انتهای یک الگو با قیمت افراطی مرتبط متفاوت است. در چنین مواردی، انتهای الگو را بالا یا پایین "ارتدوکس" می نامند تا آن را از قیمت واقعی بالا یا پایین که در داخل الگو یا پس از پایان الگو رخ می دهد متمایز کند. به عنوان مثال، در شکل 1-14، انتهای موج (5) علیرغم اینکه موج (3) قیمت بالاتری را به ثبت رساند، بالای ارتدوکس است. در شکل 1-13، انتهای موج 5 پایین ارتدوکس است. در شکلهای 1-33 و 1-34، نقطه شروع موج A بالای ارتدوکس بازار گاوی قبلی است، علیرغم اوج بالاتر موج B. در شکلهای 1-35 و 1-36، شروع موج A است. پایین ارتدکس در شکل 1-47، انتهای موج Y پایین ترین نقطه بازار نزولی است، حتی اگر قیمت پایین در انتهای موج W رخ دهد. .
فرض نادرست این که یک قیمت افراطی خاص نقطه شروع صحیح برای برچسب گذاری موج است، می تواند تحلیل را برای مدتی متوقف کند، در حالی که آگاهی از الزامات شکل موج شما را در مسیر نگه می دارد. علاوه بر این، هنگام استفاده از مفاهیم پیشبینی که در فصل 4 معرفی خواهند شد، طول و مدت یک موج معمولاً با اندازهگیری و پیشبینی نقاط پایانی متعارف تعیین میشود.
تطبیق عملکرد و حالت
پیش از این در این فصل، دو عملکردی که امواج ممکن است انجام دهند (عمل و واکنش)، و همچنین دو حالت توسعه ساختاری (انگیزه و اصلاحی) که آنها متحمل می شوند را شرح دادیم. اکنون که همه انواع امواج را بررسی کردیم، میتوانیم برچسبهای آنها را به صورت زیر خلاصه کنیم:
- برچسبهای امواج اکشن 1، 3، 5، A، C، E، W، Y و Z.
- برچسبهای امواج واکنشی عبارتند از: 2، 4، B، D و X.
همانطور که قبلاً گفته شد، همه امواج واکنشی در حالت اصلاحی توسعه می یابند و بیشتر امواج کنشی در حالت حرکتی توسعه می یابند. بخش های قبل توضیح داده اند که کدام امواج عملی در حالت اصلاحی توسعه می یابند. آنها عبارتند از:
- امواج 1، 3 و 5 در یک مورب انتهایی،
- موج A در یک تصحیح مسطح،
- امواج A، C و E در یک مثلث،
- امواج W و Y در یک زیگزاگ دوتایی و یک دوتایی سه،
- موج Z در زیگزاگ سه گانه و سه سه.
از آنجایی که امواج ذکر شده در بالا در جهت نسبی عملی هستند اما در حالت اصلاحی توسعه می یابند، ما آنها را امواج "اصلاح کنشی" می نامیم.
اصطلاحات اضافی (اختیاری)
عباراتی که بیانگر هدف هستند
اگرچه عمل در پنج موج با واکنش در سه موج در تمام درجات روند بدون توجه به جهت دنبال می شود، پیشرفت با یک تکانه کنشی آغاز می شود که طبق قرارداد در جهت رو به بالا نمودار می شود. (از آنجایی که همه این نمودارها نسبت ها را نشان می دهند، می توان آنها را در جهت نزولی نشان داد. به عنوان مثال، به جای دلار به ازای هر سهم، می توان سهم به ازای هر دلار را ترسیم کرد.) در نهایت و اساساً، روند بلندمدت بازار سهام، که بازتابی از پیشرفت انسان است، به سمت بالا جهت است. پیشرفت با توسعه امواج ضربه ای با درجه بزرگتر انجام می شود. امواج حرکتی رو به پایین صرفاً بخشی از اصلاحات هستند و بنابراین مترادف با پیشرفت نیستند. به طور مشابه، امواج اصلاحی به سمت بالا هنوز اصلاح کننده هستند و در نتیجه در نهایت پیشرفتی حاصل نمی شود. بنابراین، سه عبارت اضافی برای نشان دادن هدف یک موج مورد نیاز است، تا به راحتی بین امواجی که منجر به پیشرفت می شوند و امواجی که منجر به پیشرفت نمی شوند، تمایز قائل شوند.
هر موج انگیزشی به سمت بالا که در یک موج اصلاحی با درجه بزرگتر نباشد، موج پیشرونده نامیده می شود. باید با 1، 3 یا 5 برچسب گذاری شود. هر موج نزولی، صرف نظر از حالت، یک موج رگرسیون نامیده می شود. در نهایت، یک موج رو به بالا، بدون توجه به حالت، که در یک موج اصلاحی با هر درجه بزرگتر رخ می دهد، یک موج پیش رونده نامیده می شود. هر دو و پیشرونده بخشی یا تمام اصلاحات هستند. تنها یک موج پیشرونده مستقل از نیروهای مخالف است.
خواننده ممکن است تشخیص دهد که اصطلاح رایج "بازار گاوی" برای موج پیشرونده، اصطلاح "بازار نزولی" برای موج پسرونده و اصطلاح "رشد بازار نزولی" برای موج پیش رونده به کار می رود. با این حال، تعاریف مرسوم اصطلاحاتی مانند "بازار گاوی"، "بازار خرسی"، "اولیه"، "متوسط"، "جزئی"، "رالی"، "بازگشت" و "اصلاح" تلاش میکنند یک عنصر کمی را در بر گیرند و بنابراین بی فایده می شوند زیرا خودسرانه هستند. به عنوان مثال، برخی افراد بازار نزولی را به عنوان هر کاهش 20٪ یا بیشتر تعریف می کنند.با این
تعریف,کاهش19.99درصد یک بازار نزولی نیست,فقط یک "اصلاح" است، در حالی که هر کاهش 20 درصدی یک بازار نزولی است. چنین اصطلاحاتی دارای ارزش مشکوک هستند. اگرچه میتوان فهرست کاملی دانلود رایگان جزوه اصول علم اقتصاد از اصطلاحات کمی ایجاد کرد (به عنوان مثال، توله، خرس مادر، خرس بابا و گریزلی)، اما نمیتوان آنها را با استفاده ساده از یک درصد بهبود بخشید. در مقابل، اصطلاحات موج الیوت به درستی قطعی هستند زیرا کیفی هستند، یعنی مفاهیم را منعکس می کنند و صرف نظر از اندازه الگوی مربوط می شوند. بنابراین، درجات مختلفی از امواج پیشرونده، پس رونده و پیش رونده تحت اصل موج وجود دارد. یک موج ابر چرخه B در یک اصلاح بزرگ ابر چرخه دارای دامنه و مدت زمان کافی خواهد بود که عموماً به عنوان یک "بازار گاوی" شناخته می شود. با این حال، برچسب مناسب آن تحت اصل موج، یک موج پیش رونده است، یا با استفاده از اصطلاح مرسوم آنطور که باید استفاده شود، یک رالی بازار نزولی است.
دانلود جزوه اقتصاد کلان
دانلود جزوه
دانلود رایگان جزوه اقتصاد کلان با کیفیت مناسب و فرمت pdf بسیار کامل شامل خلاصه ای از مطالب درس اقتصاد کلان
همانطور که در سه پاراگراف قبل توضیح داده شد، دانلود رایگان جزوه اقتصاد کلان تنها چند قانون ساده برای تفسیر صحیح تکانه ها وجود دارد. یک قاعده به این دلیل نامیده می شود که بر تمام امواجی که برای آنها اعمال می شود نظارت می کند. ویژگیهای معمولی و در عین حال غیرقابل اجتناب امواج، دستورالعملها نامیده میشوند. دستورالعملهای شکلگیری تکانه، از جمله بسط، کوتاه کردن، تناوب، برابری، کانالگذاری، روابط شخصیتی و نسبت در زیر و در سرتاسر فصلهای 2 و 4 مورد بحث قرار میگیرند. یک قانون هرگز نباید نادیده گرفته شود. در چندین سال تمرین دانلود جزوه اقتصاد کلان با الگوهای بی شمار، نویسندگان فقط یک یا دو مورد بالاتر از درجه درجه زیرین پیدا کرده اند زمانی که همه قوانین و اقتصاد دیگر ترکیب شده و نشان می دهد که یک قانون شکسته شده است. تحلیلگرانی که به طور معمول هر یک از قوانینی که در این بخش توضیح داده شده را زیر پا می گذارند، نوعی تحلیل غیر از آن چیزی که توسط اصل موج هدایت می شود، تمرین می کنند. این قواعد کاربرد عملی زیادی در شمارش صحیح دارند که در بحث الحاقات بیشتر آنها را بررسی خواهیم کرد.
بیشتر تکانه ها حاوی چیزی هستند که الیوت آن را پسوند می نامد. بسط یک تکانه دراز با تقسیمات فرعی اغراق آمیز است. اکثریت قریب به اتفاق تکانه ها شامل یک گسترش در یک و تنها یکی از سه اقتصاد عملی خود هستند. بقیه یا فاقد پسوند هستند یا در هر دو موج فرعی سه و پنج پسوندی دارند. در مواقعی، تقسیمبندیهای یک موج گسترده تقریباً همان دامنه و مدت زمان چهار موج دیگر ضربه بزرگتر است، که تعداد کل نه موج با اندازه مشابه را به جای تعداد عادی «پنج» برای دنباله ارائه میکند. در یک دنباله نه موجی، گاهی اوقات دشوار است که بگوییم کدام موج گسترش یافته است. با این حال، به هر حال معمولاً بی ربط است، زیرا در سیستم الیوت، شمارش 9 و شمارش پنج اهمیت فنی یکسانی دارند. نمودارهای شکل 1-5، نشان دهنده پسوندها، این نکته را روشن می کند.
این واقعیت که یک پسوند معمولاً تنها در یک اقتصاد عملی رخ میدهد، کلان مفیدی برای طولهای مورد انتظار امواج آینده است. به عنوان مثال، اگر طول موج اول و سوم تقریباً برابر باشد، موج پنجم احتمالاً یک موج طولانی خواهد بود. برعکس، اگر موج سه گسترش یابد، پنجم باید به سادگی ساخته شود و شبیه موج یک باشد.
در بازار سهام، متداولترین موج گسترشیافته، موج 3 است. این واقعیت برای تفسیر موج بلادرنگ اهمیت ویژهای دارد، زمانی که در ارتباط با دو قاعده امواج ضربهای در نظر گرفته شود: موج 3 هرگز کوتاهترین موج عملی نیست و موج 4 ممکن است با موج 1 همپوشانی نداشته باشد. برای روشن شدن، اجازه دهید دو موقعیت را درگیر یک موج میانی نامناسب فرض کنیم، همانطور که در شکل های 1-6 و 1-7 نشان داده شده است.
در شکل 1-6، موج 4 روی موج 1 همپوشانی دارد. در شکل 1-7، موج 3 کوتاهتر از موج 1 و کوتاهتر از موج 5 است. طبق قوانین، هیچ یک برچسب گذاری قابل قبول نیست. . هنگامی که موج ظاهری 3 غیرقابل قبول است، باید به طریقی که قابل قبول است مجدداً برچسب گذاری شود. در واقع، تقریباً همیشه باید همانطور که در شکل 1-8 نشان داده شده است، برچسب گذاری شود، که دلالت بر موج گسترده (3) در ساخت دارد. در عادت کردن به برچسب زدن مراحل اولیه گسترش موج سوم تردید نکنید. همانطور که از بحث تحت عنوان شخصیت موجی (به فصل 2 مراجعه کنید) متوجه خواهید شد، این تمرین بسیار مفید خواهد بود. شکل 1-8 شاید مفیدترین راهنما برای شمارش امواج ضربه ای زمان واقعی در این کتاب باشد.
افزونهها ممکن است در داخل افزونهها نیز رخ دهند. در بازار سهام، موج سوم موج سوم توسعه یافته نیز معمولاً یک پسوند است و نمایه ای مانند شکل 1-9 را تولید می کند. یک مثال واقعی در شکل 5-5 نشان داده شده است. شکل 1-10 گسترش موج پنجم از گسترش موج پنجم را نشان می دهد. یک پنجم افزایش یافته در بازارهای صعودی عمده کالاها بسیار رایج است (به فصل 6 مراجعه کنید).
برش
الیوت از کلمه "شکست" برای توصیف وضعیتی استفاده کرد که در آن موج پنجم از انتهای موج سوم فراتر نمی رود. ما اصطلاح کمتر مفهومی"برش" یا "پنجمین برش" را ترجیح می دهیم. یک برش معمولاً با توجه به اینکه موج پنجم فرضی جزوه اقتصاد کلان مل پنج زیرموج لازم است، همانطور که در شکل های 1-11 و 1-12 نشان داده شده است، تأیید می شود. برش اغلب به دنبال موج سوم قوی اتفاق می افتد.
(کوتاهی بازار گاو نر شکل 1-11 کوتاهی بازار خرسی شکل 1-12)
بازار سهام ایالات متحده دو نمونه از یک پنجم کوتاه شده درجه یک را از سال 1932 ارائه می دهد. اولین مورد در اکتبر 1962 در زمان بحران کوبا رخ داد (شکل 1-13 را ببینید). . پس از سقوطی که به عنوان موج 3 رخ داد. دومی در پایان سال 1976 رخ داد (شکل 1-14 را ببینید). به دنبال موج سرسام آور و گسترده (3) که از اکتبر 1975 تا مارس 1976 روی داد.
یک مورب یک الگوی انگیزه است اما یک تکانه نیست، زیرا دارای دو ویژگی اصلاحی است. مانند یک ضربه، هیچ اقتصاد واکنشی به طور کامل زیر موج اکشن قبلی را پس نمیگیرد و سومین هرگز کوتاهترین نیست. با این حال، یک مورب تنها ساختار پنج موجی در جهت روند اصلی است که موج چهار تقریبا همیشه به قلمرو قیمت موج یک(مانند همپوشانی ها)حرکت میکند و در آن همه امواج((سه)) هستند,که یک تعداد کلی 3-3-3-3-3در موارد نادر، یک مورب ممکن است به یک برش ختم شود، اگرچه در تجربه ما چنین برشهایی تنها با کوچکترین حاشیهها رخ میدهند. این الگو جایگزین یک ضربه در دو مکان خاص در ساختار موج می شود.
مورب پایانی
مورب پایانی عمدتاً در موقعیت موج پنجم در مواقعی اتفاق میافتد که حرکت قبلی به قول الیوت "خیلی سریع" پیش رفته است. درصد بسیار کمی از مورب ها در موقعیت موج C سازندهای A-B-C ظاهر می شوند. در سه تای دوتایی دانلود رایگان جزوه اقتصاد کلان یا سه گانه (به بخش بعدی مراجعه کنید)، آنها فقط به عنوان موج نهایی C ظاهر می شوند. در همه موارد، آنها در نقاط پایانی الگوهای بزرگتر یافت می شوند که نشان دهنده خستگی حرکت بزرگتر است. یک مورب انقباضی در دو خط همگرا به شکل گوه میآید. این رایج ترین شکل برای یک مورب انتهایی در شکل های 1-15 و 1-16 نشان داده شده است و در موقعیت معمولی خود در یک موج ضربه ای بزرگتر نشان داده شده است.
مورب در بازار گاو نر مورب در بازار خرسی
ما یک مورد پیدا کردیم که در آن خطوط مرزی مورب انتهایی از هم جدا میشوند و به جای قطری منقبض، یک مورب در حال گسترش ایجاد میکنند. با این حال، از نظر تحلیلی رضایتبخش نیست زیرا موج سوم آن کوتاهترین موج عملی بود.
مورب های پایانی اخیراً در درجه مینور در اوایل سال 1978، در درجه دقیقه در فوریه-مارس 1976 و در درجه کلان در ژوئن 1976 رخ داده است. یک شکل گیری "زندگی واقعی" رو به پایین. شکل 1-19 مورب در حال گسترش واقعی ما را نشان می دهد. توجه داشته باشید که در هر مورد، یک تغییر جهت مهم به دنبال داشت.
اگرچه در شکل های 1-15 و 1-16 چندان نشان داده نشده است، موج پنجم یک مورب انتهایی اغلب به یک "پرتاب" ختم می شود، به عنوان مثال، یک شکست کوتاه از خط روند که نقاط انتهایی امواج یک و سه را به هم متصل می کند. مثالهای واقعی در شکلهای 1-17 و 1-19 پرتابها را نشان میدهند. در حالی که با پیشروی یک مورب درجه کوچک حجم تمایل به کاهش دارد، زمانی که یک پرتاب روی میدهد، الگو همیشه با صدای نسبتاً بالایی به پایان میرسد. در موارد نادر، زیر موج پنجم از خط روند مقاومت خود کوتاه می آید.
یک مورب انتهایی در حال افزایش معمولاً با کاهش شدیدی دنبال میشود که حداقل به سطحی که شروع شده و معمولاً بسیار بیشتر از آن بازمیگردد. یک مورب انتهایی در حال سقوط با همان نشانه معمولاً باعث ایجاد یک رانش به سمت بالا می شود.
شکل 1-17 موج انفجاری 3
امتداد موج پنجم، پنجم های کوتاه شده و مورب های انتهایی همگی دلالت بر یک چیز دارند: معکوس شدن چشمگیر پیش رو. در برخی از نقاط عطف، دو مورد از این پدیده ها با هم در درجات مختلف رخ داده اند و خشونت حرکت بعدی را در جهت مخالف ترکیب می کنند. مورب پیشرو
اخیراً مشخص شده است که گاهی اوقات یک مورب در موقعیت موج 1 تکانه ها و در موقعیت موج A زیگزاگ ها ظاهر می شود. در چند مثالی که داریم، تقسیمبندیهای فرعی یکسان به نظر میرسد: دانلود جزوه اقتصاد کلان، اگرچه در دو مورد، میتوان آنها را 5-3-5-3-5 برچسبگذاری کرد، بنابراین هیئت منصفه خارج است. یک تعریف دقیق تحلیلگران باید از این الگو آگاه باشند تا از اشتباه گرفتن آن با توسعه بسیار رایج تر، مجموعه ای از امواج اول و دوم، همانطور که در شکل 1-8 نشان داده شده است، جلوگیری کنند. یک مورب پیشرو در موقعیت موج یک معمولاً با یک برگشت عمیق دنبال می شود (به فصل 4 مراجعه کنید).
شکل 1-20 یک مورب اصلی واقعی را نشان می دهد. اخیراً مشاهده کردهایم که یک مورب پیشرو نیز میتواند شکلی در حال گسترش پیدا کند. به نظر می رسد که این شکل عمدتاً در شروع کاهش در بازار سهام رخ می دهد (شکل 21 را ببینید). این الگوها در اصل توسط R.N کشف نشدند. الیوت اما به اندازه کافی بارها و در مدت زمان کافی ظاهر شده اند که نویسندگان به اعتبار آنها متقاعد شده اند.
امواج اصلاحی
بازارها بر خلاف روند یک درجه بیشتر تنها با یک مبارزه ظاهری حرکت می کنند. به نظر می رسد مقاومت در برابر روند بزرگتر مانع از ایجاد یک ساختار محرکه کامل توسط اصلاح می شود. این کشمکش بین دو درجه متضاد به طور کلی باعث می شود که امواج اصلاحی به وضوح کمتر از امواج محرکه قابل شناسایی باشند که همیشه با سهولت نسبی در جهت یک روند بزرگتر جریان دارند. به عنوان یک نتیجه دیگر از این تضاد بین روندها، امواج اصلاحی بسیار متنوع تر از امواج انگیزشی هستند. بعلاوه، آنها گهگاه در حین باز شدن، پیچیدگی آنها را افزایش یا کاهش می دهند، به طوری که امواج فرعی از نظر فنی با درجه یکسان می توانند با پیچیدگی یا طول زمانی خود درجات متفاوتی داشته باشند (شکل های 2-4 و 2-5 را ببینید). به کلان این دلایل، گاهی اوقات ممکن است سخت باشد که امواج اصلاحی را در الگوهای قابل تشخیص قرار دهیم تا زمانی که کامل شوند و پشت سر ما قرار گیرند. از آنجایی که خاتمه موج های اصلاحی کمتر از موج های محرکه قابل پیش بینی است، باید در تحلیل های خود اقتصاد و انعطاف بیشتری به خرج دهید زمانی که بازار در حالت اصلاحی پر پیچ و خم قرار دارد تا زمانی که قیمت ها در یک روند انگیزه پایدار قرار دارند.
تنها مهم ترین قاعده ای که می توان از مطالعه مختلف به دست آورد این است که اصلاحات هرگز پنج تایی نیستند. فقط امواج محرکه پنج هستند. به همین دلیل، یک حرکت پنج موجی اولیه در برابر روند بزرگتر هرگز پایان یک اصلاح نیست، بلکه تنها بخشی از آن است. شکلهای این بخش باید این نکته را نشان دهد.
فرآیندهای اصلاحی در دو سبک ارائه می شوند. زاویه اصلاحات تیز به شدت در برابر روند بزرگتر. اصلاحات جانبی، در حالی که همیشه یک اصلاح خالص از موج قبلی ایجاد می کند، معمولاً حاوی حرکتی است که به دانلود رایگان جزوه اقتصاد کلان سطح اولیه یا فراتر از آن اقتصاد ، بنابراین یک ظاهر کلی جانبی ایجاد می کند. بحث در مورد دستورالعمل تناوب در فصل 2 دلیل توجه به این دو سبک را توضیح می دهد. الگوهای اصلاحی خاص به سه دسته اصلی تقسیم می شوند:
زیگزاگ (5-3-5؛ شامل سه نوع: تک، دوتایی و سه گانه).
تخت (3-3-5؛ شامل سه نوع: منظم، گسترده و در حال اجرا)؛
مثلث (3-3-3-3-3؛ سه نوع: انقباض، مانع و انبساط؛ و یک تغییر: دویدن. ترکیبی از اشکال بالا در دو نوع است: دوبل سه و سه تا سه.
زیگزاگ (5-3-5)
یک زیگزاگ منفرد در یک بازار گاو نر، یک الگوی کاهشی سه موجی ساده با برچسب A-B-C است. دنباله زیر موج 5-3-5 است، و بالای موج B به طور قابل توجهی پایین تر از شروع موج A است، همانطور که در شکل های 1-22 و 1-23 نشان داده شده است.
همانطور که در شکل های 1-24 و 1-25 نشان داده شده است، در یک بازار نزولی، یک اصلاح زیگزاگی در جهت مخالف صورت می گیرد. به همین دلیل، زیگزاگ در بازار نزولی اغلب به عنوان زیگزاگ معکوس شناخته می شود.
گاهی اوقات زیگزاگ دو بار، یا حداکثر، سه بار متوالی رخ می دهد، به ویژه زمانی که اولین زیگزاگ از یک هدف معمولی فاصله می گیرد. در این موارد، هر زیگزاگ با یک «سه زیگزاگ» از هم جدا میشود و چیزی را تولید میکند که زیگزاگ دوتایی (شکل 1-26 را ببینید) یا زیگزاگ سهگانه نامیده میشود. این تشکیلات مشابه گسترش یک موج ضربه هستند اما کمتر رایج هستند.
اصلاح میانگین صنعتی داوجونز از ژوئیه تا اکتبر 1975 (نگاه کنید به شکل 1-27) را می توان به عنوان یک زیگزاگ دوگانه برچسب گذاری کرد، همانطور که اصلاح در شاخص سهام استاندارد اند پورز 500 از ژانویه 1977 تا مارس 1978 (نگاه کنید به شکل 1-28). در درون تکانه ها، امواج دوم اغلب زیگزاگ دارند، در حالی که امواج چهارم به ندرت انجام می دهند. برچسب اصلی ار.انو الیوت از زیگزاگهای دوتایی و سهگانه و سهگانههای دوتایی و سهگانه (به بخش بعدی مراجعه کنید) کوتاهمدت بود. او حرکات مداخله ای را به عنوان موج X نشان داد، به طوری که اصلاحات مضاعف A-B-C-X-A-B-C نامگذاری شدند. متأسفانه، این نماد به طور نادرست درجه عملی هر الگوی ساده را نشان می دهد. آنها دانلود جزوه اقتصاد کلان یک درجه کمتر از کل تصحیح بودند در حالی که در واقع دو درجه کوچکتر هستند. ما این مشکل را با معرفی یک ابزار نمادی مفید حذف کردهایم: برچسبگذاری اجزای عملی متوالی اصلاحات مضاعف و سهگانه به عنوان امواج W، Y و Z، به طوری که کل الگوی "W-X-Y (-X-Z) شمرده شود. حرف W اکنون نشان دهنده اولین الگوی اصلاحی در یک تصحیح دو یا سه گانه، Y دومین و Z سومین یک اصلاح سه گانه است. هر زیر موج آن (A، B یا C، و همچنین D یا E یک مثلث - بخش بعدی را ببینید) اکنون به کلان به عنوان دو درجه کوچکتر از کل تصحیح دیده می شود. هر موج X یک موج ارتجاعی است و بنابراین همیشه یک موج اصلاحی است، معمولاً یک زیگزاگ دیگر.
مسطح (3-3-5)
یک تصحیح مسطح با زیگزاگ تفاوت دارد که توالی زیر موج 3-3-5 است، همانطور که در شکل های 1-29 و 1-30 نشان داده شده است. از آنجایی که اولین موج اکشن، موج A، فاقد نیروی رو به پایین کافی برای باز شدن به پنج موج کامل است، همانطور که در حالت زیگزاگ انجام می شود، به نظر می رسد که واکنش موج B این فقدان فشار مخالف روند را به ارث می برد و در نزدیکی شروع به پایان می رسد. موج C، به نوبه خود، به طور کلی کمی فراتر از انتهای موج A خاتمه می یابد و نه به طور قابل توجهی مانند زیگزاگ ها.
دانلود جزوه بازاریابی بین المللی
دانلود جزوه
دانلود رایگان جزوه بازاریابی بین المللی pdf خلاصه ای مفید و کامل از مطالب درسی
طور خاص تر، موج هر یک از الگوهایی است که به طور طبیعی رخ می دهد، همانطور که در ادامه این فصل توضیح داده شد.
الگوی پنج موجی
در بازارها، پیشرفت در نهایت به شکل پنج موج از یک ساختار خاص است. سه تا از این امواج که با علامت های 1، 3 و 5 نامگذاری شده اند، در واقع حرکت جهت را تحت تأثیر قرار می دهند. همانطور که در شکل 1-1 دانلود جزوه بازاریابی بین المللی داده شده است، آنها توسط دو وقفه روند متضاد از هم جدا می شوند که با 2 و 4 برچسب گذاری شده اند. ظاهراً این دو وقفه یک شرط لازم برای حرکت جهتی کلی هستند.
الیوت به سه جنبه ثابت فرم پنج موج اشاره کرد. آنها عبارتند از: موج 2 هرگز فراتر از شروع موج 1 حرکت نمی کند. موج 3 هرگز کوتاه ترین موج نیست. موج 4 هرگز وارد محدوده قیمت موج 1 نمی شود.
ار.ان. الیوت به طور مشخص نگفت که تنها یک شکل اصلی وجود دارد، الگوی "پنج موج"، اما این موضوع غیرقابل انکار است. در هر زمان، بازار ممکن است به عنوان جایی در الگوی پایه پنج موجی در بزرگترین درجه روند شناسایی شود. از آنجایی که الگوی پنج موجی شکل اصلی پیشرفت بازار است، همه الگوهای دیگر در آن گنجانده می شوند.
حالت موج
دو حالت توسعه موج وجود دارد: محرک و اصلاحی. امواج حرکتی ساختار پنج موجی دارند، در حالی که امواج اصلاحی ساختار سه موجی یا تغییراتی از آن دارند. انگیزه
ساخت مرکب
هنگامی که یک چرخه اولیه هشت موجی مانند شکل 1-2 به پایان می رسد، یک چرخه مشابه ایجاد می شود که سپس با یک حرکت پنج موجی دیگر دنبال می شود. کل این توسعه یک الگوی پنج موجی یک درجه (یعنی اندازه نسبی) بزرگتر از امواجی که از آن تشکیل شده است ایجاد می کند. نتیجه در شکل 1-3 تا قله برچسب گذاری شده (5) نشان داده شده است. سپس این الگوی پنج موجی با درجه بزرگتر توسط یک الگوی سه موجی با همان درجه تصحیح می شود و یک چرخه کامل بزرگتر را تکمیل می کند، که در شکل 1-3 نشان داده شده است.
همانطور که شکل 1-3 نشان می دهد، هر جزء هم جهت یک موج دانلود رایگان جزوه بازاریابی بین المللی محرک (یعنی موج 1، 3 و 5) و هر جزء تمام چرخه (یعنی امواج 1 + 2، یا امواج 3 + 4) از یک چرخه کامل. ، نسخه کوچکتری از خودش است.
درک یک نکته مهم ضروری است: شکل 1-3 نه تنها یک بازاریابی بزرگتر از شکل 1-2 را نشان می دهد، بلکه خود شکل 1-2 را نیز با جزئیات بیشتر نشان می دهد. در شکل 1-2، هر زیر موج 1، 3 و 5 یک موج محرکه است که باید به یک "پنج" تقسیم شود، و هر زیر موج 2 و 4 یک موج اصلاحی است که باید به "سه" تقسیم شود. امواج (1) و (2) در شکل 1-3، اگر در زیر "میکروسکوپ" بررسی شوند، همان شکل امواج 1و 2 را خواهند داشت. صرف نظر از درجه، شکل ثابت است. می توانیم از شکل استفاده کنیم.
می توانیم از شکل1_3 برای نشان دادن دو موج، هشت موج یا سی و چهار موج، بسته به درجه ای که به آن اشاره می کنیم.استفاده کنیم
طرح اساسی
اکنون مشاهده کنید که در الگوی اصلاحی که به عنوان موج 2 در شکل 1-3 نشان داده شده است، امواج (A) و (C) که به سمت پایین هستند، هر کدام از پنج موج تشکیل شده اند: 1، 2، 3، 4 و 5. به طور مشابه، موج (B)، که به سمت بالا اشاره می کند، از سه موج تشکیل شده است: A، B و C. این ساختار یک نکته مهم را آشکار می کند: امواج حرکتی همیشه به سمت بالا و امواج اصلاحی همیشه به سمت پایین نیستند. حالت یک موج نه با جهت مطلق آن، بلکه در درجه اول با جهت نسبی آن تعیین می شود. جدای از پنج استثنای خاص که
بعداً در این فصل مورد بحث قرار خواهد گرفت، امواج در حالت حرکتی (پنج موج) زمانی که در همان جهت موج یک درجه بزرگتر که بخشی از آن است، و در حالت اصلاحی (سه موج یا یک تغییر) تقسیم میشوند.هنگامی که در جهت مخالف حرکت می کنند. امواج (A) و (C) محرک هستند، در جهت همان موج2 حرکت می کنند.موج B)) تصحیح کننده است زیرا موج(A)را تصحیح می کند و خلاف روند موج2است.به طور خلاصه، گرایش اساسی اصلی موج این است که عمل در همان جهتی است که یک روند بزرگتر در پنج موج توسعه می یابد، در حالی که واکنش در برابر یک روند بزرگتر در سه موج، در همه درجات روند توسعه می یابد.
پدیده های شکل، درجه و جهت نسبی یک قدم جلوتر در شکل 1-4 آورده شده است.
این تصویر منعکس کننده این اصل کلی است که در هر چرخه بازار، امواج طبق جدول زیر تقسیم می شوند.
تعداد امواج در هر درجه
انگیزه + اصلاحی = چرخه
(تکانه) + (زیگزاگ)
بزرگترین امواج 1 1 2
بزرگترین زیرمجموعه ها 5 3 8
زیربخش های بعدی 21 13 34
زیر بخش های بعدی 89 55 144
مانند شکل های 1-2 و 1-3، این چرخه بزرگتر در شکل 1-4 به طور خودکار به دو بخش فرعی از موج درجه بالاتر بعدی تبدیل می شود. تا زمانی که پیشرفت ادامه دارد، روند ساخت و ساز به درجات بیشتری ادامه می یابد. روند معکوس تقسیم به درجات کمتر نیز ظاهراً به طور نامحدود ادامه دارد. تا آنجا که ما می توانیم تعیین کنیم، پس، همه امواج هم دارای امواج مؤلفه هستند و هم هستند.
چرا 5-3؟
خود الیوت هرگز در مورد این که چرا شکل اساسی بازار پنج موج برای پیشرفت و سه موج برای پسرفت است، حدس نمی زد. او به سادگی اشاره کرد که این همان چیزی است که اتفاق می افتد. آیا شکل اصلی باید پنج موج و سه موج باشد؟ در مورد آن فکر کنید و متوجه خواهید شد که این حداقل نیاز و در نتیجه کارآمدترین روش برای دستیابی به نوسانات و پیشرفت در حرکت خطی است. یک موج اجازه نوسان نمی دهد. کمترین تقسیم بندی برای ایجاد نوسان سه موج است. سه موج (با اندازه نامناسب) در هر دو جهت اجازه پیشرفت را نمی دهد. برای پیشروی در یک جهت علیرغم دورههای پسرفت، حرکات در آن جهت باید حداقل پنج موج باشد، صرفاً برای پوشش دادن زمین بیشتر از سه بین المللی میانی. در حالی که ممکن است امواج بیشتر از آن وجود داشته باشد، کارآمدترین شکل پیشرفت نقطهگذاری شده 5-3 است و طبیعت معمولاً کارآمدترین مسیر را دنبال میکند.
درجه موج: علامت گذاری و نامگذاری
همه امواج ممکن است بر اساس اندازه نسبی یا درجه طبقه بندی شوند. درجه یک موج با اندازه و موقعیت آن نسبت به مؤلفه، امواج مجاور و فراگیر تعیین می شود. الیوت 9 درجه امواج را نام برد، از کوچکترین موج قابل تشخیص در نمودار ساعتی تا بزرگترین موجی که او می توانست از روی داده های موجود فرض کند. او عبارات زیر را برای این درجات، از بزرگترین به کوچکترین، انتخاب کرد: دانلود جزوه بازاریابی بین المللی سوپرچرخ، بازاریابی ، چرخه، اولیه، متوسط، جزئی، دقیقه، دقیقه، زیرمینوت. امواج چرخه ای به امواج اولیه تقسیم می شوند که به امواج میانی تقسیم می شوند که به نوبه خود به امواج جزئی و غیره تقسیم می شوند. اصطلاحات خاص برای شناسایی درجه ها حیاتی نیست، اگرچه از روی عادت، تمرین کنندگان امروزی با نامگذاری الیوت راحت شده اند.
هنگام برچسب گذاری امواج بر روی یک نمودار، برخی از طرح ها برای تمایز درجات امواج در پیشرفت بازار ضروری است. همانطور که در جدول زیر نشان داده شده است، دنبالهای از برچسبها شامل اعداد و حروف را استاندارد کردهایم. پیشرفت در هر دو جهت بی نهایت است. این بر اساس یک تکرار به راحتی حفظ شده است. امواج حرکتی با مجموعه های متناوب از سه عدد دانلود رایگان جزوه بازاریابی بین المللی رومی و به دنبال آن سه عدد عربی برچسب گذاری می شوند. برچسبهای موج اصلاحی به طور مشابه بین سه حرف بزرگ و سه حرف کوچک جایگزین میشوند. اعداد رومی همیشه با حروف کوچک و اعداد عربی همیشه با حروف بزرگ همراه هستند. در نهایت، همه اعداد رومی با حروف کوچک زیر درجه کوچک و حروف بزرگ بالاتر از درجه اولیه هستند، به طوری که یک نگاه سریع به نمودار، چشماندازی را در مقیاس زمانی آن نشان میدهد. (چند نمودار در این کتاب از این استاندارد منحرف شده است، زیرا قبل از تصویب آن ساخته شده اند.)
(↿ادامه پیشرفت:حروف بزرگ رومی/اعداد عربی;حروف بزرگ و حروف کوچک)
درجه موج 5با روند 3دربرابر روند
(⇃ادامه پیشرفت:حروف بزرگ رومی/اعداد عربی;حروف بزرگ و حروف کوچک)
ما همچنین ممکن است به امواج با شماره درجه آنها اشاره کنیم درجه سیکل، موج درجه شش است. بزرگترین درجه پیشرفت، که مربوط به عصر حجر است، درجه صفر (درجه دورانی) است، بنابراین این اعداد باید در خدمت تمام تلاش های تحلیلی باشند. مطلوب ترین شکل برای کار علمی 1،، 1، 1، 1، 1، و غیره با زیرنویس هایی است که نشان دهنده درجه هستند، اما خواندن تعداد زیادی از چنین نمادهایی در یک نمودار دشوار است. استاندارد فوق جهت گیری بصری سریع را فراهم می کند.
درک این نکته مهم است که این نامها و برچسبها به درجات قابل شناسایی مشخصی از امواج اشاره دارند. با استفاده از یک نامگذاری، یک تحلیلگر می تواند دقیقاً موقعیت یک موج را در پیشرفت کلی بازار سهام شناسایی کند، همانطور که طول و عرض جغرافیایی برای شناسایی یک موقعیت جغرافیایی استفاده می شود. گفتن اینکه "میانگین صنعتی داوجونز در دقیقه موج v از موج جزئی 1 موج متوسط (3) موج اولیه 5 از موج چرخه I موج سوپرچرخ (V) از ابرچرخه بزرگ فعلی است" برای شناسایی یک نقطه خاص در طول پیشرفت تاریخ بازار است.
همه امواج درجه خاصی دارند. با این حال، ممکن است تشخیص دقیق درجه امواج در حال توسعه، به ویژه امواج فرعی در شروع یک موج جدید، غیرممکن باشد. مدرک بر اساس قیمت یا طول زمانی خاص نیست، بلکه بر اساس شکل است که تابعی از قیمت و زمان است. خوشبختانه، درجه دقیق معمولاً برای پیشبینی موفق بیربط است، زیرا درجه نسبی است که بیشترین اهمیت را دارد. دانستن اینکه یک پیشرفت بزرگ به زودی انجام می شود مهمتر از نام دقیق آن است. رویدادهای بعدی همیشه درجه را روشن می کند.
تابع موج
هر موج یکی از دو عملکرد را انجام می دهد: کنش یا واکنش. به طور خاص، یک موج ممکن است علت موج را یک درجه بزرگتر پیش ببرد یا آن را قطع کند. عملکرد یک موج با جهت نسبی آن تعیین می شود. موج اکشن یا qروند به هر موجی گفته می شود که در همان جهت موج یک درجه بزرگتر که بخشی از آن است حرکت کند. درجه بزرگتری که بخشی از آن است. امواج عملی با اعداد و حروف فرد برچسب گذاری می شوند (به عنوان مثال، 1، 3، 5، a و e در شکل 1-2). امواج واکنشی با اعداد و حروف زوج برچسب گذاری شده اند (به عنوان مثال، 2، 4 و b در شکل 1-2).
همه امواج واکنشی در حالت اصلاحی توسعه می یابند. اگر همه امواج بین المللی در حالت محرکه توسعه پیدا کنند، دیگر نیازی به اصطلاحات مختلف نخواهد بود. در واقع، بیشتر امواج اکشن به پنج موج تقسیم می شوند. با این حال، همانطور که بخشهای زیر نشان میدهد، چند موج عملی در حالت اصلاحی توسعه مییابند، به عنوان مثال، آنها به سه موج یا گونهای از آنها تقسیم میشوند. برای درک تمایز بین عملکرد کنشی و حالت حرکتی، که در مدل زیربنایی شکلهای 1-1 تا 1-4 نامشخص هستند، دانش دقیقی از ساخت الگو مورد نیاز است. درک کامل اشکالی که بعداً در این فصل به تفصیل شرح داده شده است، روشن خواهد کرد که چرا ما این اصطلاحات را به فرهنگ واژگان موج الیوت معرفی کرده ایم.
تغییرات در موضوع اصلی
اگر طرح اساسی توصیف شده در بالا توصیف کامل رفتار بازار باشد، دانلود جزوه بازاریابی بین المللی از اصل موج ساده است. دنیای واقعی، خوشبختانه یا متأسفانه، چندان ساده نیست. در حالی که ایده ای مانند چرخه ای بودن در بازارها یا تجربیات انسانی مستلزم تکرار دقیق است، مفهوم امواج امکان تنوع بسیار زیاد را فراهم می کند، که در واقع شواهد فراوانی دارد. بقیه این فصل شرح نحوه رفتار واقعی بازار را پر می کند. این همان چیزی است که الیوت برای توصیف آن تلاش کرد و در انجام آن موفق شد.
تعدادی تنوع خاص در موضوع اصلی وجود دارد که الیوت با دقت آنها را توصیف و نشان دانلود رایگان جزوه بازاریابی بین المللی داده است. او همچنین به این واقعیت مهم اشاره کرد که هر الگو دارای الزامات و همچنین تمایلات قابل شناسایی است. از این مشاهدات، او بازاریابی قوانین و دستورالعمل های متعددی را برای شناسایی صحیح موج تدوین کند. آگاهی کامل از چنین جزئیاتی برای درک آنچه که بازار می تواند انجام دهد، و حداقل به همان اندازه مهم است که چه کارهایی را انجام نمی دهد، ضروری است.
فصل 2 و 4 تعدادی دستورالعمل برای تفسیر موج مناسب ارائه می دهد.دانلود رایگان جزوه بازاریابی بین المللی اگر نمیخواهید تحلیلگر بازار شوید یا نگران هستید که در جزئیات فنی گرفتار شوید، پاراگراف بعدی را مرور کنید و سپس به فصل 3 بروید. مطالعه مختصری از خلاصه بسیار فشرده زیر باید اطمینان حاصل کند که حداقل مفاهیم و اصطلاحات ذکر شده در فصل های بعدی را به عنوان جنبه های ضروری اصل موج تشخیص دهید.
خلاصه ای از جنبه های فنی اضافی
خلاصه جنبههای فنی اضافی جنبههای فنی اضافی امواج، که از اینجا تا فصل 2 به تفصیل مورد بحث قرار میگیرند، در اینجا تا حد امکان به اختصار بیان میشوند: اغلب امواج حرکتی شکل یک ضربه هستند، یعنی یک الگوی پنج موجی. مانند آنچه در شکل های 1-1 تا 1-4 نشان داده شده است، که در آن زیر موج 4 با زیر موج 1 همپوشانی ندارد و زیر موج 3 کوتاه ترین زیر دانلود جزوه بازاریابی بین المللی نیست. تکانه ها معمولاً توسط خطوط موازی محدود می شوند. یک موج انگیزه در یک تکانه، یعنی 1، 3 یا 5، معمولاً گسترش می یابد، یعنی بسیار طولانی تر از دو مورد دیگر. یک تغییر انگیزه نادر به نام مورب وجود دارد که یک الگوی گوه ای شکل است که در شروع (موج 1 یا A) یا انتهای (موج 5 یا C) یک موج بزرگتر ظاهر می شود. امواج اصلاحی تغییرات متعددی دارند. اصلیها زیگزاگ نام دارند (که در شکل های 1_2,1_3و1_4نشان داده شده اند) مسطح و مثلث (که در شکلهای برچسبهای D و E نشان داده شده است). این سه الگوی اصلاحی ساده می توانند به هم متصل شوند تا تصحیحات پیچیده تری را تشکیل دهند (که اجزای آن با برچسب W، X، Y و Z هستند). در تکانهها، امواج 2 و 4 تقریباً همیشه به صورت متناوب تغییر میکنند، جایی که یک اصلاح معمولاً از خانواده زیگزاگ است و دیگری نه. هر موج رفتار حجمی مشخص و یک «شخصیت» را از نظر حرکت همراه و احساسات سرمایهگذار نشان میدهد.
خوانندگان عمومی اکنون می توانند به فصل 3 پرش کنند. برای کسانی که می خواهند جزئیات را یاد بگیرند، توجه خود را به ویژگی های شکل موج معطوف خواهیم کرد.
تجزیه و تحلیل تفصیلی
امواج انگیزشی
امواج انگیزشی به پنج موج تقسیم می شوند و همیشه در همان جهت با روند بین المللی درجه بزرگتر حرکت می کنند. آنها ساده و قابل تشخیص و تفسیر هستند.
در امواج محرکه، موج 2 همیشه کمتر از 100 درصد از موج 1 را دنبال می کند، و موج 4 همیشه کمتر از 100 درصد موج 3 را دنبال می کند. علاوه بر این، موج 3، همیشه فراتر از انتهای موج 1 حرکت می کند. هدف یک موج بازاریابی این است. برای پیشرفت، و این قوانین شکل گیری تضمین می کند که آن را.
الیوت همچنین کشف کرد که از نظر قیمت، موج 3 اغلب طولانیترین و هرگز کوتاهترین در میان سه موج کنشی (1، 3 و 5) یک موج محرکه است. تا زمانی که موج 3 دارای درصد حرکت بیشتری نسبت به موج 1 یا 5 باشد، این قانون رعایت می شود. تقریباً همیشه بر مبنای حسابی نیز برقرار است. دو نوع امواج انگیزشی وجود دارد: ضربه ای و مورب.
تکانه
رایج ترین موج محرکه یک ضربه است، در شکل 1-1. در یک ضربه، دانلود رایگان جزوه بازاریابی بین المللی موج 4 به قلمرو قیمت موج 1 (یعنی "همپوشانی") وارد نمی شود. این قانون برای همه بازارهای "نقدی" غیر اهرمی صادق است. بازارهای آتی، با اهرم شدید خود، می توانند افراط های قیمتی کوتاه مدت را القا کنند که در بازارهای نقدی رخ نمی دهد. با این حال، همپوشانی معمولاً به نوسانات قیمت روزانه و روزانه محدود می شود و حتی در آن زمان نیز نادر است. علاوه بر این، امواج فرعی کنشی (1، 3 و 5) یک ضربه، خود محرک هستند و زیر موج 3 همیشه یک تکانه است. شکل های 1-2، 1-3 و 1-4 همگی تکانه ها را در موقعیت های موج 1، 3، 5، A و C نشان می دهند.
دانلود جزوه تاریخ امامت
دانلود جزوه
در سال هشتم هجرت، اکرم ص مکه را فتح کرد، بعد از فتح مکه ـ که آن را هم فتح کرد که هیچ خونریزی واقع نشود و به جز یک شلوغ کاری مختصری که خالد ابن ولید کرد و پیغمبر اکرم هم از آن کار تبری جست ـ حتی همان دشمنان سرسخت اسلام هم آمدند و اسلام آوردند. فتح مکه برای مسلمین یک موفقیت بسیار عظیم بود چون اهمیت آن تنها از جنبه از جنبه معنوی بیشتر بود تا جنبه نظامی. مکه ام القراء عرب و مرکز عربستان، بعد از قضیه عام الفیل و ابرهه، که حمله برد به مکه و شکست خورد. این فکر برای همه پیدا شده بود که این سرزمین تحت حراست خداوند است و هیچ جباری بر این نخواهد شد. وقتی به آن سهولت مکه را فتح کرد، گفتند: این امر دلیل است که او بر حق است و خدا راضی است.
حجة الوداع:
حجة الوداع آخرین حج پیامبر اکرم ص است و شاید ایشان بعد از فتح مکه یک حج بیشتر نکردند. رسول اکرم ص صلای عام دادند و مخصوصاً مردم را دعوت کردند که به این حج بیایند در سال دهم هجرت به سرعت در بین مردم این خبر منتشر شد. پیامبر در25 عازم مکه شد. مورخین تعداد جمعیت را 100 تا 120 هزار نفر برآورد کردند.کاروان پس از ده روز در چهارم الحجه وارد مکه شد و اعمال حج را به جای آوردند. مسلمانان را جمع و بعد در مواقع مختلف؛ در مسجدالحرام، در عرفات، در منا و بیرون منا و در غدیر خم و در جاهای دیگر عمومی خود را القا کردند .
غدیر خم: بعد از پایان مراسم حج، پیامبر اکرم ص و اصحاب ایشان در 18 ذی الحجه بهجحفه رسیدند. فرشته وحی بر پیامبر نازل شد .پیامبر بی درنگ دستور توقف کاروان را میدهد و جمعیت در برکه غدیر گرد هم . سرانجام پیامبر از مکان تاریخی خود را آغاز و در پایان ، علی ع را به عنوان جانشین و خلیفه خدا معرفی میکند.در مورد فلسفه این که چرا ص این مطلب را در آخر فرمود توضیح لازم خواهد آمد ولی اجمالا به دلیل همین است که در آنجا قرائت کرد:«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و إن لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس.» مائده 67.
عرفات و منا و مسجدالحرام را در باب اصول و فروعو نیز آینده بعد از خود مطالبی را بیان عده ای مزاحم رسول خدا در این آیه شریفه خداوند تضمین فرموده است که مشکلی پیش نخواهد آمد بنابر این در این :" مطلبی است که اگر آن را نگویی هیچ چیز را نگفتهای «فما بلغت رسالته» و حضرت می فرماید به هیچ چیز را یعنی همه هبا و هدر است.بعد میفرماید:«الست اولی' بکم من انفسکم؟...» آیا من حق تسلط بر شما از خودتان ؟ همه گفتند: بلی یا رسول الله. حضرت فرمود: «من کنت مولاه فهاذا علی مولاه.» بعداین آیه نازل شد: امروز کسانی که کافر شدهاند، و از کار شکنی در دین شما ناامید . پس، از ایشان و از من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما ، و اسلام را برای شما به عنوان آیینی برگزیدم. پیامبر اکرم ص ظهر روز دوشنبه 28 ماه صفر سال یازدهم هجری، در حالی که سر آغوش بود، جان سپرد. این در حالی بود که در همان روز، طی جلسه ای که در سقیفه تشکیل شد،عده ای با ابوبکر بیعت کردند. روز سه شنبه بیعت عمومی در مسجد تجدید شد و پس از آن سه شنبه و چهارشنبه پیکر مطهر پیامبر ص بعد از غسل و کفن توسط علی ع سپرده شد.
آیا همه صحابه یعنی یاران پیامبر اکرم ص کاملاً مطیع وی بودند؟عدهای از صحابه همانند سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و خصوصاً حضرت علی ع کاملاً مطیع پیامبر اکرم صلی الله علیه بودند .نیز بودند که روح اطاعت و پیروی نبود و در آغاز اگرچه این اختلافات را در خوشبینی ترین حالت به اختلاف در سلیقه نسبت داد ولی هر چه به اواخر عمر پیامبر اکرم ص نزدیک این عدم اطاعت و کم کم به یک جریان قوی سیاسی تبدیل میشود که سر از سقیفه در و ایننافرمانی مدنی و انشقاق و اختلاف در نهایت به عاشورا منجری میشود :
قرآن کریم با تاکید زیاد همگان را به اطاعت از پیامبر اکرم ص :
1 در 14 آیه در قرآن کریم به اطاعت از رسول خدا در کنار اطاعت از خدا امر شده است:
«قل اطیعوا الله و اطعیوا الرسول فان تولوا فان الله لا یحب الکافرین » ال عمران 32
2 در چندین آیه با الفاظ دیگری لزوم اطاعت از پیامبر اکرم ص خواسته شده است:
حقیقت این است که اگر مخالفت جدی و خطرناکی با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله اصحاب وجود نداشت این همه تاکید بر اطاعت لازم نبود. روشن است که در یک رتبه از ایمان نبودند، در کنار اصحابی که در راه دین و ایمان خود از هیچ کوششی و جان بر کف آماده هرگونه فداکاری و ایثار بودند، متأسفانه افرادی نیز بودند که در ظاهر اسلام آورده و حتی توانستند از خود چهرههای مقدس به نمایش بگذارند.و با همین چهره مقدس بود که وقتی با صاحب شریعت به مناظره و در نهایت به مخالفت بر خواستند در میان عموم مردم چندان واکنش جدی نیاورد و توانستند با ظاهر فریبی افکار عمومی را نیز با خود همراه سازند. از تاکیدات فراوان قرآن کریم معلوم میشود یک سلسله منسجم در جریان بوده است که البته شواهد و مدارک تاریخی فراوانی نیز در این ارتباط وجود دارد که به برخی از آنها اشاره مینمائیم. اگر چه در ابتداء برای عموم مردم ولی آگاهان و برخی از خواص مخصوصاً حضرت علی علیه اسلام بدان گوشزد فرموده بودند. توجه به این مدارک متقن تاریخی سخن برخی از نویسندگان مللو نحل که غالباً تمام صحابه را عادل میشمارند و تمام مخالفتها را به کفار و منافقین نسبتمیدهند صحیح نیست.
علاوه بر کفار و منافقین از صحابه نیز بودند موارد متعدد با پیامبر اکرم صلی الله علیه واله از در مخالفت در آمدند و خود را ملزم به اطاعت . طبق مدرک تاریخی این نافرمانی هر چه به اواخر عمر پیامبر اکرم نزدیکتر تبدیل به یک جریان عمده سیاسی که در سقیفه تاریخ را به رقم و بعد از نیم قرن از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله، در حالی که تنها نامی باقی گذاشته است، این بار در لباس مبدل و با نام جانشینی پیامبر و قتل عام فرزندان و یاران صدیق پیامبر . قاتلین امام حسین علیهالسلام کفار و مشرکان ترک و دیلم نبودند ، و مسلمان بودند. در اثر عملکرد این گروه سیاسی در سال 61 هجری،اسلام بود و نبود و مردم مسلمان بودند و نبودند. بدین معنا که مثل زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه واله بر ماذنهها شعار توحید سر داده ، و به قبله نماز ، روزه و حج بجا و در مجالس حرف از دین و پیامبر و خدا زیاد بود. اما اسلام نبود به این معنا که از اجرای احکام اسلامی و در راس آن از اجرای عدالت اسلامی خبری نبود و حدود الهی و اجرای بدون تبعیض آن تعطیل شده بود .مخالفتهای به ظاهر کوچک و انتقادهای به ظاهر ساده ولی هوس آلود از رهبری به تدریج منجر شد به مخالفتها و نافرمانی مدنی و در نهایت به فجایع به مراتب بزرگ بعدی وخصوصاً حادثه دلخراش عاشورا که در طول تاریخ و در میان مختلف بی ظاهر اسلام همان اسلام و مسلمانان همان مسلمانان بودند و حکومت اسلامی بود اما در واقع دیگر نه آن اسلام این اسلام بود و نه این مردم آن مردم ونه این حکومت آن حکومت ، منطق ابوسفیان و جاهلیت آرام آرام به زیر پوست مدینه النبی نبرد محمد ـ ، به معادلة نبرد یزید ـ حسین تبدیل شد. و جابجائی صورت گرفت. که طبق مدارک متواتر تاریخی، موجود بسیار کثیف و پلیدی بود در راس حکومت اسلامی به عنوان جانشین پیامبر قرار گرفت ودر مقابل حسین بن علی علیه السلام قانون شکن و خارجی و فتنه جو خوانده شد.
عبرت تاریخی این است که ابوسفیان از آن طرف خندق به این طرف خندق آمده است بار عبای پیامبر اکرم را به عنوان جانشین وی پوشیده است، و شکستی را که در جنگ بدر و احد متحمل شده است در کربلا به شکلی و تلافی . پسر همان ابوسفیان پسر همین پیامبر را به جرم مخالفت با دولت قانونی! به خاک و خون . و گذشته خود را به ظهور . این تلافی و انتقام جوئی هم در زیاراتو دعاها و هم در اشعارمنسوب به ملعون آمده است. در دعای ندبه نیز که اینها و بود. که در بدر و حنین و خیبر به دل گرفته بودند جبران کردند. این تاریخ دردناک اسلام است که انحرافات از آن در ابتدا به صورت بسیار آرام صورتگرفت: با انتقادهای بیجا و نسنجیده از رهبری شروع شد، با مخالفتهای عوام پسند تداوم ، به یک جریان عمده سیاسی تبدل شد، بعد از ر حلت بنیانگذار شریعت، وی به تصرف در آمده و تسخیر گردید .وبعد حوادث دردناک بعدی.....
در این قسمت به صورت بسیار فشرده با مرور چند رویداد تاریخی میزان اطاعت و را نسبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه واله، مورد بررسی قرار میدهیم :
1 ـ مخالفت با صلح حدیبیه:
اجمال جریان صلح حدیبیه، که در سال ششم هجرت واقع شد، این است که پیامبر الله شبی در خواب دیدند که با اصحاب خود به مکه تشریف بردند و عمل عمره آوردند. صبح روز بعد. خواب خود را برای اصحاب خود بیان کردند و در تعبیر :
انشا الله، به مکه خواهیم رفت و عمل عمره به جای خواهیم آورد.
در همان سال، رسول اکرم به دلیل اشتیاقی که به زیارت خانه خدا داشتند به سوی حرکت کردند. هنگامی که به حدیبیه ـ چاهی در نزدیکی مکه ـ رسیدند کفار قریش باخبر شدند و با تجهیزات جنگی در مقابل ایشان درآمدند و از ورودشان به مکه از آنجا که پیامبر اکرم برای زیارت حرکت کرده بودند و تصمیم جنگ بنا به مصالحی که تشخیص میدادند ، صلح نامهای نوشتند و از همان جا بازگشتند. اینکه حضرت زمان ورود به مکه را تعیین نکرده بودند، بعضی از صحابه به ایشان اعتراض کردند، وقتی اوضاع آرام شد و صلح نامه باقی ماند،
همانجا جبرئیل برایشان نازل شد و فرمود: همانا پروردگار متعال رویای رسولش را نمود. البته وارد مسجد الحرام خواهید شد در حالی که سرها را تراشیده و تقصیر کرده و ترس و نداشته باشید، پس خداوند آنچه را که شما نمی دانیددانست و به زودی فتح نصیب شما خواهد شد.تمام منابع تاریخی گواهند که وقتی پیامبر اکرم نزد اصحاب آمدند و از آنها خواستند تا برخیزند قربانیهای خود را ذبح کنند، سرخود را بتراشند و از همانجا برگردند. مورخان حتی یک نفر از جایش تکان نخورد !
بدین ترتیب عوام فریبی عمر تاثیر خود را گذاشته بود همه با سکوت خود با تصمیم اظهار مخالفت کردند .در اینجا نقش خانم ها را در تاریخ اسلام می بینیم که وقتی همسر پیامبر اکرم ص وضع دید،ضمن نهیب به معترضین و متمردین از فرمان رسول خدا،گفت:ای رسول خدا شما خودتان شروع به قربانی کنید. مردم کم کم از شما پیروی خواهند کرد.پیامبر اکرم را شروع کردند. پس از آن یک یک اصحاب برخاستند و اعمال را انجام دادند. اما پیامبر اکرم صلح کرده بودند، ناراحت بودند. این رویداد بسیار مهم و دردناک نشان میدهد که مدعیان جانشینی رسول خدا چندان هم مطیع فرامین الهی نبودند!
نمونه دیگر جریانی است که در کتب تاریخی و ما آمده است. از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: در یک شب تاریک و سرد در جنگ خندق هنگامی در محاصره کفار قریش بود پیامبر اکرم برخاستند و از اصحاب خواستند یک و دشمن در چه وضعی است، خبری بیاورد، هیچ کس از جای برنخاست. پیامبر اکرم درخواست خود را تکرار کرد، ولی باز کسی ترتیب اثر نداد. بار اکرم فرمودند: اگر کسی برود آن طرف قول میدهم در بهشت در کنار من باشد. متاسفانه باز کسی برنخاست. پیامبر خسته شد و به حذیفه که نزدیکتر به ایشان بود فرمود : حذیفه بلند شو و... : اسم مرا که آورد من خجالت کشیدم تخطی کنم، برخاستم و با ترس و لرز به آن طرف خندق رفتم. دیدم ابوسفیان صحبت و : باد ما را خاموش کرده است. شترهای ما خوراک ندارند، من به دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام رفتم. بقیه نیز به دنبال وی رفتند.آن شب پیامبر اکرم وعده بهشت داد! ولی باز کسی حاضر نشد فرمان حضرت را اجابت کند. به محض اینکه مسلمانان خبر رفتن مشرکین را شنیدند همه به سوی مدینه برگشتند، همان موقع دستوری از جانب حضرت رسید که همه باید سراغ بنی قریظه بروند، چون بنی خیانت کرده است.هر چه پیامبر اکرم به دنبال صحابه فرستاد تا آنها را جمع نموده بازگرداند اما کسی برنگشت. حذیفه میگوید دامن هر کسی را که و میگفتم که پیامبر فرموده بر گردید کسی بر . خودم برگشتم و به پیامبر گفتم هیچ کس گوش نمیدهد. پیامبر اکرم وقتی اوضاع را چنین دید، به طرف مدینهبه راه افتاد. این موارد و امثال آن نشان میدهد که این تصور که تمام صحابه گوش بهفرمان بودهاند تصور درستی نیست.البته در تمام این موارد حساب علی ع از همه جداست.
3 ممانعت از خطابه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در حجة الوداع:
پیامبر اکرم در ابتدای رسالت"، در طی دورانی پر فراز و نشیب،و حتی در آخرین لحظات عمر ، پیوسته بر جانشینی حضرت علی علیه السلام تاکید داشتند. اما در بعضی از این موارد با عناصری که روح انقیاد و تسلیم در آنها نبود ، مواجه میشدند.از جمله: بسیاری از راویان نقل که پیامبر اکرم در ضمن خطابهای در منی و بنا بر بعض دیگر از روایات در عرفات پس از خود را برای مردم معرفی نمایند اما با سر و صدا و داد و فریاد، مجلس را بکلی بر و نگذاشتند سخنان آن حضرت به گوش مردم برسد.احمد بن حنبل در المسند و در صحیح خود از جابر بن سمره نقل میکنند که گفت: پیامبر اکرم فرمودند:لا یزال هذا الدین عزیزا اثنی عشر فکبر الناس و ضجوا ثم قال کلمه خفیه ...» تا پیامبر اکرم فرمود که امامان بعد از من دوازده نفر هستند و تا اینها هستند دین محفوظ خواهد ماند ، عدهای از مردم تکبیر گفتند و ضجه زدند و نگذاشتند سخنان پیامبر اکرم به گوش دیگران برسد. راوی در ضمن روایت دیگری، میگوید: نه تنها مردم داد و فریاد با قیام و قعود خود مجلس را به کلی بر هم زدند. بنابر نقل صحیح مسلم و مسنداحمد بن حنبل و برخی دیگر، راوی : مردم آنقدر سر و صدا کردند که مرا کر کنند! نکته قابل توجه اینکه «الناس» در این روایات و روایتهای دیگر آمده مانع سخن پیامبر به گوش مردم شدند همان کسانی اند که در خداوند با معجزه، دهان آنها را بست و به پیغمبر خود فرمود ؛ تو رسالت خودت را انجام بده اگر این پیام را ابلاغ رسالت خود را انجام و خدا تو را از شر مردم »الناس« حفظ میکند. مائده: 67 اینان همان کسانی بودند که وقتی پیامبر اکرم آخر عمر دوات و قلم خواستند تا وصیتی مکتوب به یادگار بگذارند با آن حضرت مخالفت کردند.
از قضایای مهم و دردناک تاریخ اسلام، که به اتفاق از سوی شیعه و سنی نقل شده است حادثه«روز پنج شنبه» است.پس از مراجعت رسول اکرم از حجه الوداع، در همان روزهایی که آن حضرت ، در روز پنج شنبه ای که عده فراوانی گرد آن حضرت اجتماع کرده بودند. فرمودند «ائتونی بالکتف و الداوه اکتب لکم کتابا لن تضلوا بعده ابدا»، برای من لوح و قلم بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید. در این وقت عمر گفت: «مرض بر این مرد غلبه کرده است و هذیان می گوید، کتاب خدا برای ما کافی است». عده ای سخن او را تایید کردند و عده ای هم گفتند: آنچه را می فرماید اطاعت کنید. در نتیجه، مخالفت و سر و صداها بین دو گرو «مطیع» و «متمرد» بالا گرفت. بی ادبی ها افزون شد و کار به زد و خورد نزدیک گردید. حضرت رسول با دیدن این صحنه فرمودند: «برخیزید و از اینجا بروید بیرون و در پیش من با یکدیگر نزاع نکنید»
اینکه حضرت رسول اکرم چه مطلب مهمی را می خواستند در آن شرایط حساس از خود مکتوب از مخالفت عمر و دوستان هم فکر او کاملا پیداست که ولایت و خلافت حضرت علی علیه السلام بوده است. اندیشه غصب جانشینی بود که احساس خطر می کرد. وگرنه بیان قوانین کلی و احکام فردی عبادی حساسیت کسی را انگیخت و خطری برای آنان نداشت تا در نتیجه آن جار و جنجال راه بیندازند و با مخالفت با پیامبر عذاب ابدی مورد اشاره در قرآن را بخرند! عجیب اینکه داستان دوات و قلم لحظات عمر ابوبکر که در حالت احتضار و بی هوشی بود، و هنوز چیزی نگفته بود، عثمان که قلم بدست آماده نوشتن وصیت نامه ابوبکر بود، از طرف خود نوشت که وصیت می کند به خلافت عمر در بعد از مرگ ابوبکر! ابوبکر به هوش آمد و چیزی نوشتی؟ عثمان گفت:خودم نوشتم که عمر بعد از تو جانشین تو باشد. ابوبکر با تکان دادن سر تایید کرد و گفت من هم همین را می خواستم وصیت نمایم.در این جمع نیز عمر نشسته بود، ولی نگفت که ابوبکر هذیان می گوید!
بدین ترتیب تاریخ با مخالفت با فرامین پیامبر به گونه ای دیگر رقم خورد و اتفاق افتاد آنچه که نباید اتفاق می افتاد.
هولناک و دلخراش عاشورا پدید آمد! اگر چه برای عموم مردم از ابتدا چندان برخی از خواص حادثه را از حدس می زدند. به همین دلیل است که ما می بینیم از سعید بن جبیر نقل شده است که می گفت:«ابن عباس پیوسته گریه می کرد .گاه به حدی که زمین زیر پایش خیس می گردید و مکرر می گفت «یوم الخمیس، یوم الخمیس» از او پرسیدم «و ما یوم الخمیس؟!» روز پنجشنبه چیست؟ گفت: «روز پنجشنبه ای که نزد حضرت رسول اکرم نزاع راه انداختند، در حالی که شایسته نبود در حضور آن حضرت چنان کنند» همچنین از ابن عباس نقل شده است که می گفت: «مصیبت آن هم تمام مصیبت، از آن آنجا شروع شد که بین پیامبر و نگارش نامه آن حضرت فاصله انداختند»
دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام
دانلود جزوه
روز بعثت پیامبر مانند روز تولد و رحلت آن حضرت از نظر نگاران قطعی نیست. دانشمندان شیعه تا حدی اتفاق نظر دارند که پیامبر اسلام در 27 رجب به رسالت مبعوث شد ولی در میان مورخان سنی، مشهور آن است که در ماه رمضان به این مقام بزرگ . در اوائل بعثت هنوز پیغمبر اکرم ص اعلام دعوت عمومی به آن معنا نکرده بود. در یکی از روزها رسول اکرم ص به علی ع فرمود: غذایی ترتیب ده و بنی هاشم و بنی عبدالمطلب را دعوت کن. پیغمبر اکرم اعلام دعوت کرد... ابولهب جار و جنجال راه انداخت و جلسه را به هم زد. پیغمبر برای بار دوم به علی ع دستور تشکیل جلسه را داد... هر کسی از شما که اول دعوت مرا بپذیرد، وصی، وزیر و من خواهد بود. غیر از علی ع احدی جواب مثبت نداد و هر که اعلام کرد، علی ع از جا بلند شد. در آخر فرمود: بعد از من تو وصی، وزیر و خلیفه من خواهی بود..پیامبر گرامی، سه سال به دعوت پنهانی و سری پرداخت و در این مدت به جای توجه ، عثمان بن مظعون
در زمانی که حضرت رسول در مکه بودند قریش مانع ایشان تبلیغ کنند. وضع سخت و دشواری بود. اما در ماههای حرام مزاحمشان . رسول اکرم همیشه از این فرصت استفاده مردم در عرفات جمع میشدند.در میان قبائل گردش را دعوت . در آنجا ابولهب مثل سایه پشت سر حرکت میکرد و هر چه پیغمبرمیفرمود،اومیگفت: دروغ میگوید، به حرفش گوش نکنید. رئیس یکی از قبایل خیلی بافراست بود. بعد از آن که مقداری با صحبت کرد، خودش گفت: اگر از یعنی من این قدر در او استعداد میبینم که اگر از ما ، به عرب را میخوردم. او به پیغمبر اکرم گفت: من و قومم حاضریم ایمان بیاوریم بدون شک ایمان آنها ایمان واقعی نبود به شرط این که تو هم به بدهی و آن این که برای بعد از خودت من یا یک نفر از ما را جانشین خود تعیین کنی .حضرت فرمود: این کسی بعد از من باشد، با من نیست با خداست .
دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام
دو «اوس» و «خزرج» همیشه با هم . یک نفر از آنها به نام «اسعد بن زراره» به مکه برای این که از قریش استمداد کند. بر یکی از مردم قریش وارد میشود وقتی خواست به زیارت کعبه رود، میزبانش با او گفت:... مردی در میان ما پیدا شده، ساحر و جادوگر... یک وقت سخنان او تو نرسد که تو را بی اختیار ...اتفاقاً او موقعی برای طواف که رسول اکرم در کنار کعبه در حجر اسماعیل نشسته بودند و با دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام خودشان قرآن . در گوش این شخص پنبه کرده بودند که پیامبر ص نشنود. مشغول طواف کردن بود که قیافه شخصی خیلی او راجذب کرد. گفت: نکند این همان آدمی باشد که اینها ؟ پنبه را از گوش بیرون انداخت. آیات قران را شنید. تمایل پیدا کرد. این آشنایی مردم مدینه با رسول اکرم ع شد. بعدها با حضرت رسول کردند تا این که عدهای از اینها به مکه آمدند و مسلمان شدند در نتیجه زمینه این که رسول اکرم ع از مکه به مدینه منتقل شوند، فراهم شد. بعد حضرت رسول ص «مصعب بن عمیر» را به مدینه فرستادند. به وسیله این مبلغ بزرگوار عده زیاد دیگری، مسلمان شدند و تقریباً جو مدینه مساعد شد. قریش هم روز بهروز بر سختگیری خود ، و در نهایت امر تصمیم گرفتند که دیگر کار رسولاکرمص را یکسره کنند...
جلسه مشورتی دارالندوه:
به دنبال انعقاد پیمان عقبه دوم، سران قریش احساس و در آخر صفر سال 14 بعثت در «دارالندوه» که در حکم مجلس سنای مکه بود.تشکیل جلسه دادند، در آنجا پیشنهادهایی کردند... هم شیعه و هم سنی نوشتهاند: پیرمردی در این مجلس ظاهر شد و گفت من اهل نجد هستم... پیشنهادی کرد و مورد شد که... از هر یک از قبایل قریش یک نفر در کشتن پیامبر شرکت کند، و از هم یک نفر باشد و دسته جمعی او را بکشند و به این ترتیب خونش را هدر باشد.
دو حادثه تلخ و ناگوار در سال دهم بعثت، زندگی در مکه را بر مسلمانها عموماً و خصوصاً سخت و ناهموار ساخت. آن در واقعه ناگوار عبارت بودند از: «وفات ابوطالب» عمو و حامی پیامبر و «رحلت خدیجه» همسر باوفا و گرامی پیامبر. کینهها،عداوتها، تهدیدها و اذیتهای قریش، مکه را که خدای متعال برای همه «بلد امین» قرار داده بود ، محیط ناامنی برای محمد و ساخت. لذا در بعثت، پیامبر به و یافتن هم پیمانان جدید به تنهایی رهسپار طائف شد، تا در آنجا با سران قبیله «ثقیف» تماس و آنها را به دین خود بخواند. این سفر با شکست و ناکامی مواجه شد به طوری که بعداً پیامبر از این سفر به تلخی یاد نمود. شب اول ربیع الاول،دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام قریش تصمیم گرفتند محرمانه ترور پیامبر را اجرا کنند. وحی الهی بر نازل شد همان حرفی که به موسی گفته شد:«ان الملأ یأتمرون بک فاخرج»قصص20،«واذیمکر بک الذین کفروا لیثبتوک او یقتلوک او یخرجوک،و یمکرون و یمکراللهو الله خیرالماکرین.»انفال30 خواستند شبانه تصمیم خود را عملی کنند ابولهب که یکی از آنها بود . گفت: شب به خانه کسی ریختن صحیح نیست. باید صبر کنیم تا صبح شود مقدار وجدان و شرف داشت،آمدند دور خانه حلقه زدند و کشیک ... این مطلب مورد اتفاق جمیع محدثین و مورخین است و در این جهت حتی تشکیک است که ، علی ع را خواست و فرمود: علی جان ! تو امشبباید برای من فداکاری کنی... همان برد و جامهای را که من موقع خواب به میکشی. عرض کرد: بسیار خوب. قبلاً علی ع و «هند بن ابی هاله» آن که رسول اکرم باید بروند و در آنجا ؛ یعنی غار ثور را در نظر گرفتند، چون قرار بود ومدتی که حضرت در غار هستند رابطه در کار باشد و این دو، مرکب فراهم کنند و آذوقه بفرستند. شب، علی ع خوابید و پیغمبر اکرم ص بیرون رفت. در بین راه که حضرت میرفتند به ابوبکر برخورد کردند. حضرت، ابوبکر را با خودشان بردند. در نزدیکی مکه است به ثور؛ در غرب مکه که در آن محل مخفی شدند. قریش هم منتظر بودند که یک اکرم از منزل نرود. ناگاه کسی از رختخواب بلند شد.
نگاه کردند.دیدند علی است.دنبال اثر پای حضرت را گرفتند تا به آن غار رسیدند. دیدند اثری که کسی درون غار رفته باشد، نیست. عنکبوتی در این جا تنیده است، و مرغی هست و لانه او. گفتند: نه، این جا کسی آمده باشد. تا آنجا رسیدند که حضرت و صدای آنها را و همین جا بود که ابوبکر خیلی مضطرب شده به طپش افتاده بود و . این آیه قرآن است، یعنی روایت نیست که قبول دارند و قبول ندارند. آیه این است جستجوگران از همان جا برگشتند... گشتند، پیدا نکردند. سه شبانه روز یا بیشتر پیغمبر اکرم ص در همان غار به سر بردند.«هند بن ابی هاله» ـ که پسر خدیجه ازشوهر دیگری است و مرد بسیار بزرگواری است ـ محرمانه آذوقه و بر میگشت. قبلاً قرار گذاشته بودند مرکب تهیه کنند. دو تا مرکب تهیه کردند و شبانه کنار غار بردند، آنها سوار شدند و راه مدینه را گرفتند.پیامبرص روز دوشنبه 12 ربیع الاول وارد قریه قبا دو فرسخی مدینه گردید.در آنجا منتظر شد تا علی ع و همراهانش دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام به او بپیوندند، آنها دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام در نیمه همان ماه به پیامبر و در روز جمعه همگی به طرف مدینه حرکت کردند. بعد از ورود به مدینه و پس از استقرار در خانه دانلود رایگان جزوه تاریخ تحلیلی اسلام pdf انصاری به اقامه نماز جمعه پرداخت. پیامبر اکرمص براساس قانون عمومی «انما المؤمنون اخوة» حجرات7 . بین دو قبیله «اوس و خزرج مدنی» و «مهاجران مکی» عقد برادری خواند تا یکپارچگی و بالندگی اجتماع را تضمین و جامعه مسلمانان را سامان بخشد. از طرفی وجود مشکلات خارجی، جامعه نوپای اسلامی را تهدید میکرد.قریش، با ثروت بسیار و موقعیت اجتماعی در میان اعراب؛ بادیه نشین؛ یهودیان و تا حدودی مسیحیان؛ هر کدام به افتاده بودند نابودی اسلام را در سر میپروراندند. ، هرگز برای و استثمار نیروهای انسانی و به دست آوردن ثروت ملل دیگر به جنگ یا بستن پیمانهای نظامی اقدام نمیکرد. بلکه برای حفظ اسلام از حقوق حیاتی مسلمانان و خنثی کردن مشرکان اقدام مینمود.در پرافتخار زندگی اش همواره به فکر نجات مظلومان و مستضعفان .
پیامبر اکرم ص سیزده سال در مکه بود. در تمام دورة سیزده ساله مکه به احدی اجازه جهاد دفاع نداد، تا آنجا که واقعاً به تنگ آمدند و با اجازه آن حضرت، گروهی به ابی طالب به حبشه مهاجرت کردند، اما سایرین ماندند و زجر تنها درسال دوم و در مدینه بود که رخصت جهاد داده شد.در دوره مکه، مسلمانان تعلیمات دیدند، با روح اسلام آشنا شدند، ثقافت اسلامی در اعماق روحشان نفوذ یافت . نتیجه این شد که پس از ورود در مدینه هر کدام یک مبلغ واقعی اسلام بودند و رسول که آنها را به اطراف و اکناف میفرستاد خوب دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام از عهده . هنگامی هم که به جهاد میرفتند برای چه هدف و ایدهای میجنگند .به جنگهای صدر اسلام ماهیت ایدئولوژی داشت: حملوا بصائرهم .آنها بصیرتها و درکها خود را روی شمشیرهایشان حمل میکردند.یعنی با این شمشیرها به مردم آگاهی بدهند نه چیز دیگری. پیامبران پیروز هستند مقصود پیروزی نظامی نیست.آری چنین شمشیرهای آبدیده و انسانهای تعلیمات یافته بودند که در زمینه اسلام انجام دهند. وقتی که تاریخ را و گفتگوهای این مردم را که تا چند سال پیش جز شمشیر و شتر چیزی را ، از اندیشه بلند و ثقافت اسلامی اینها غرق در حیرت میشویم. بعد از 13 سال، پیامبر اکرم ص آمدند مدینه ودر مدینه بود که مسلمین قوت و قدرتی پیدا کردند. جنگ بدر، احد، خندق و چند دیگر میان مسلمین که در مدینه بودند با مشرکین قریش که در مکه بودند درگرفت.
جنگ احد در سال سوم در اتفاق افتاد. عباس پیامبر اسلام خود را از مشرکان مکه پنهان نگه داشته بود طی محرمانه، رسول خدا را از تصمیم قریش آگاه ساخت. لشکر قریش روز پنج شنبه، پنج شوال در کنار کوه احد که از نظر نظامی محلی مناسب برای درگیری به شمار ، متوقف شد.پیامبر ص به دستور الهی شورای نظامی تشکیل دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام داد و درباره کیفیت دفاع با مسلمانان بهشور پرداخت. علی رغم میل باطنی پیامبر ص به پیشنهاد حمزه و تأیید مسلمین، آمادة رویارویی با مشرکان در خارج از مدینه گردید. بعد از ایراد نماز جمعه با لشکری که بالغ بر 1000 نفر بود مدینه را به قصد احد ترک گفت. «عبدالله بن ابی»، منافق معروف 300 اوسیان از نیمه راه بازگشتند. بامداد روز هفتم شوال نیروهای اسلام در برابر نیروهای مهاجم که بالغ بر 3000 نفر بودند صف آرایی کردند.ماجرای احد به صورت غم انگیزی برای مسلمین پایان یافت. 70 نفر از مسلمین و از جناب حمزه، عموی و مصعب دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام بن عمیر شهید شدند. دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام مسلمین در ابتدا و بعد در اثر بی انضباطی و سرپیچی یک گروه تیرانداز 50 نفری که از طرف ص بر روی یک «تل» گماشته شدند، مورد دشمن به فرماندهی خالد واقع شدند. گروهی کشته و گروهی پراکنده شدند و گروه کمی از جمله علی ع دور رسول اکرم ص باقی ماندند. آخر کار همان گروه اندک، بار دیگر نیروها را و مانع پیشروی بیشتر دشمن شدند. مخصوصاً شایعه این که رسول کشته شد بیشتر سبب شدن مسلمین گشت، اما همین که فهمیدند رسول اکرم زنده است نیروی روحی خویش را باز یافتند.
در 17 شوال سال پنجم هجری جنگ احزاب خندق رخ داد. این جنگ از که قبایل زیادی از جمله یهودیان بنی نضیر و مشرکان مکه برای نابودی اسلام دست به دست هم داده و جبهه متحدی را علیه حکومت نوپای اسلامی در مدینه به وجود آوردند، «احزاب» و از این حیث که مسلمین به پیشنهاد سلمان فارسی و به دستور برای جلوگیری از حمله ده هزار نفری دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام دشمن به مدینه،در اطراف شهر، حفر نمودند، «خندق» نامیده میشود. سرانجام این درگیری با امدادهای غیبی الهی به پیروزی سپاه اسلام منتهی گردید .گرفت، و را بر هم زد، رعب و وحشت بر آنان مستولی گردید و نیروهای غیبی فرشتگان به شتافتند و در ، ضربه سرنوشت ساز را به دست ولی گرامیاش امیرمؤمنان علی ع بر آنان با عبدود ـ سرآمد همه پنج قهرمانان معروف عرب که در جنگ داشتند وتوانستند خود را به جانب دیگر خندق برسانند وارد ساخت .
صلح حدیبیه:
زمان خودشان کردند که اسباب تعجب و بلکه اسباب ناراحتی برخی از اصحابشان شد، ولی بعد از یکی دو سال تصدیق کردند که کار درست بود .
سال ششم هجری است، ماه پیش آمد که به اصطلاح ماه حرام بود. پیغمبر خواست از همین سنت جاهلیت در ماه حرام استفاده کند و وارد مکه شود و در مکه عمرهای بجا آورد و برگردد. هیچ قصدی غیر از این نداشت. اعلام کرد و با700 نفر ـ و به قول دیگر با 1400 نفر ـ از اصحابش وعدهء دیگری حرکت کرد از آنجا ، مخفیانه نبود خبر به قریش رسیده بود. در مکه اطلاع یافت که قریش، زن و مرد و کوچک و بزرگ، از آمده و : ما در این ماه حرام . «بیعت الرضوان» در آنجا صورت گرفت... تا این که از طرف و گفت که ما حاضریم با شما قرارداد ببندیم. فرمود : من هم حاضرم... قرارداد صلح بستند. در آن قرارداد به حسب ظاهر پیغمبر اکرمص خیلی به آنها امتیاز داد. ولی البته بعد معلوم شد که این قرارداد بسیار به نفع مسلمین بوده است. مسلمین آزادی پیدا کردند وآزادانه میتوانستند اسلام را تبلیغ کنند، در مدت یک سال یا کمتر، از قریش آن اندازه مسلمان شد که در تمام آن مدت بیست سال مسلمان نشده بود. بعد هم اوضاع آن چنان به نفع مسلمین چرخید که مواد قرارداد خود به خود از دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام طرف خود قریش از بین رفت و یکشور عملی و معنوی در مکه پدید آمد. جزء اصول قرارداد یکی این بود که بعد از این اگر کسی از مردم مسلمان شد و و به مدینه آمد، قریش حق داشته باشند که او را برگردانند ولی اگر یک نفر مسلمان، مرتد شد و فرار کرد و به مکه رفت، مسلمین حق نداشته باشند بروند او را پس بگیرند... پیامبر ص فرمود: اما اگر کسی از ما مرتد شود و برود ما اصلاً دنبالش نمیرویم، مسلمانی که به زور بخواهیم او را به آنجا بیاوریم که به درد ما !... و اما راجع که در آنجا هستند، ما از آنها که فعلاً تحمل کنند چون دانلود جزوه تاریخ تحلیلی اسلام به حسب قرارداد،دیگر کفار قریش حق زجر کردن آنها را نداشتند، بلکه آنها آزادی هم پیدا که اعمال خودشان را آزادانه انجام بدهند. وجودشان در آنجا نافع است، باید باشند . به علاوه پیامبر اکرم ص و سپاه اسلام فرصتی یافتند تادر سال هفتم از هجرت به سر وقت یهودیان خیبر رفته و تکلیف آنها را نیز یکسره نمایند. و اگر نبود این ابتکار پیامبر مبارزه در دو جبهه شمال با یهودیان خیبر و در جبهه جنوب با کفار قریش برای مسلمانان مقدور نبود.
دانلود جزوه تاریخ اسلام
دانلود جزوه
روزگاران گذشته جهان و حتی در آنها مؤثر نیست،احوال زمین یا شرح حوادث گذشته بر زمین بعد انسان، برخی از تعریفهای ارائه شده دربارة تاریخ است
با این دیگر ـ که به جهان، آن، انسان یا ابعاد زندگی اش ـ تاریخ راه نمییابد.با توجه بدین کاستی، گروهی گزارش وقایع مشهور، روزگارپادشاهان، جنگها، احوال پیامبران و سیره و سنت آنان را به معنای تاریخ دانستهاند. ابن خلدون، تاریخ را دانشی سرچشمه گرفته از حکمت، و بیانگر سرگذشت ملتها، و سیاست پادشاهان . برخی نیز تاریخ را مجموع وقایع کرة زمین از آغاز پیدایش انسان تا کنون ، که بر احوال و شؤون انسان تأثیر نهاده یا از آن متأثر شده است. براساس این تعریف، موضوع تاریخ عبارت است از کنش و واکنش خارجی یا دارای اثر خارجی انسان.
از آنجا که تعریفهای یاد شده جامع نیست و فقط تاریخ نقلی را شامل میشود، با در نظرگرفتن عناصر اصلی تاریخ، یعنی انسان از یک سو، و زمان و مکان از سوی دیگر، : تاریخ مجموعهای از اطلاعات دربارة تأثیر و تأثر انسان است و به طور چون هدایت، گمراهی، سازندگی، ویرانگری، رفتارهای عادلانه و را شامل می شود. به دلیل گسترده شدن مربوط به تاریخ، شهید مطهری ره که تاریخ را یکی از منابع معرفت انسانی ، آن را به دو بخش نقلی و علمی تقسیم و قواعد علمی را به حال و آینده می داند.
تاریخ نقلی،علم به وقایع و حوادث سپری شده و اوضاع و احوال گذشتگان است.زندگی نامهها، فتحنامهها و سیرهها،از این نمونه است. علم تاریخ در این معنا، به یک سلسله امور جزیی و فردی میپردازد و در واقع علم به «بودن» هاست. زیرا به گذشته .
تاریخ علمی:
تاریخ علمی یعنی مطالعه، بررسی و تحلیل وقایع گذشته و استنباط قواعد و سنتهای حاکم بر زندگی گذشتگان.در واقع محتوای تاریخ نقلی حوادث و وقایع گذشته این علم شمرده میشود و برای استنباط قوانین کلی و کشف طبیعت حوادث تاریخی و روابط علی و معلولی آنها سودمند است.
شاید از خود آشنایی با انبوه نامها، حوادث، فراز و نشیب تمدنها و عملکرد زندگی آینده ما چه نقشی دارد؟ این گزارشها و تا واقعیت دارد؟ اگر بپذیریم که هر حادثه مولود علت یا علتهای پیش از خود است و دست کم سلسله حوادث ، بدین نتیجه که زندگی ملتها همچون رشتهای دراز است و مجموع انسانهای یک عصر تنها یکی از آویخته بدین رشته به شمار میآیند.استواری و هر مهره به چگونگی پیوند آن به مهرة پیشین و پسین وابسته است.پس زندگی مردم یک عصر در هر کشور، از زندگانی گذشتگان و جدا نیست و برای یافتن علت حوادث نامطلوب با آنها، باید به تحقیق در .
تاریخ نه مایة سرگرمی بلکه نوعی پل ارتباطی میان متوالی بشر برای دستیابی به و پیشینیان است. مطالعة تطبیقی و تحلیلی گوناگون، کوشش برای یافتن علی میان حوادث زنجیرهای تاریخ و دقت در آنچه بر است، سرمایه مناسبی است که انسان را در پی ریزی یک زندگی سالم و خردمندانه یاری میرساند.
افزون بر این، بررسی تاریخ پاسخ به آرزوهای انسان است که دانلود جزوه تاریخ اسلام اصرار دارد و دیگران آگاهی کسب کند، علل و ظهور و سقوط تمدنها را بشناسد، حق را از باطل تمیز دهد و با راه تکامل و نیکبختی دنیوی و اخروی خود آشنا شود. بر همین اساس است که مصلحان بزرگ و انسانهای متعالی در انسانی تاریخ دقت و در از آن . علی ع به فرزندش امام حسن : «فرزندم، هر چند من عمر همه کسانی را که پیش از من ، سپری ، ولی در اعمال همه آنها نگریسته و در اخبارشان . برای شناخت تاریخ آنان چنان در آثارشان به که چون یکی از آنان . به سبب آگاهی از سرگذشت آنان، گویا با همة آنها، از اولین فرد تا زندگی کرده، زلال و زندگانی آنان را از تیرگیهای آن، و سودمندی اش را از زیان آن .»
خداوند متعال در بیشتر سورههای قرآن به بیان سرگذشت پیامبران و ملتهای است. در مکتب اسلام
پیشینیان چنان اهمیت دارد که خداوند به فرمان در راه اعتلای «کلمة توحید» و رستگاری و هدایت بندگان از تاریخ و روزهای مقدس خداوند ایام الله را به آورد.
از آن جا که اثبات دانشScience بودن تاریخ به آسانی ، گروهی به تاریخ آن بسیار بدبین و . اینان علم تاریخ را نوری ضعیف که ناهموار زندگی کمتر بدان اعتماد کرد. دشواری ارزیابی دقیق علل رفتارها، و معلولی آنها و تجزیه ناپذیری آن ـ درتاریخ علمی ـ وهمچنین مشکل تأثیربسیارغرضها و تعصبها و اهتمام و سیاست مداران به تدوین تاریخ تاریخ نقلی این بدبینی را دو چندان کرده است؛اما به دلیل اینکه وجود تاریخ، به عنوان از معارف برخوردار از روش، موضوع و نظم و انسجام، تردید است، بیشتر محققان، نگاهی چنین بدبینانه به تمدنها را واقع بینانه . زیرا اولاً ماهیت برخی از وقایع به است که امکان تحریف و دروغ در آنها راه ندارد. ثانیاً نمیشود همة افراد بشر را به سودجویی و در ثبت و نقل وقایع متهم کرد.افزون بر این، محقق با توجه به که برای تاریخ وجود دارد،درستی و نادرستی بسیاری از نقلها و تحلیلها را دریابد.دقت در رویکرد تاریخی قرآن و نهج البلاغه به خوبی بیانگر اهمیت، اعتبار، تاریخ است. حتی اگر علمیت را به معنای تجربه پذیری و آزمودنی بدانیم نیز تاریخ از علمیت برخوردار است. البته ممکن است معیارها و موازین تجربه در تاریخ و روش دقیقاً همان روش و معیارهایی نباشد که برای علوم حسی و تجربی شمرده و .
از نظر قرآن کریم،هم برداشت روایی از یک پدیده طبیعی یا غیرطبیعی، یا نقل رفتار و واکنش یک شخصیت خوب یا بد، زن یا مرد، یا گزارش یک فتح یا شکست، ناکامی یک قوم یا یک جامعه و یا فرهنگ و تمدن تاریخ نقلی مهم است و هم ، بررسی علل وقوع حوادث و شناختن و شناساندن و علل بروز و پیامدهای آن تاریخ تحلیلی.چنانکه کشف قوانین حاکم بر وقایع تاریخی وتبیین کم و کیف تکرار آنها فلسفه تاریخ نیز مورد اهتمام قرآن کریم و در نهج البلاغه است.
اسامی برخی از سورههای قرآن چون ابراهیم، یونس، هود، کهف، مریم، انبیاء و لقمان یا اسامی بزرگترین شخصیتهای تاریخ و مهمترین الگوهای انسانی اند که ژرفترین تحولات را در از زندگی بشر ایجاد و یا از اصطلاحات و موضوعاتی است که به تاریخی عظیمی اشاره دارند و هر یک یادآور وقایعی است که به بخش از شناسنامه و هویت اقوام و ملل مختلف میپردازد. ژرف نیز همگام با قرآن از تاریخ تمدن گذشته بشر، تصویری از و اجتماعی عصر خود، و پند و عبرتی است برای آیندگان و آنان که میخواهند بادقت در سرنوشت ناسپاسان به نعمتهای الهی و تعالیم انبیا، که به بلای سلطه آمدند و تلخ آموختند، برای زندگانی کوتاه دنیا، ابراز آرامش و دایم آخرت اسباب آسایش و تقرب الهی را فراهم آورند.
امام علی ع میفرماید:"پیمان و شخصیت خود را در گرو آنچه قرار آن را به عهده میگیرم. بی گمان هرکس به روشنی از پیشامدهای تاریخی بد امتها در گذشته عبرت گیرد، پیوسته آنها را در نظر داشته باشد، ژرف در آنها بنگرد و قوانین و نوامیس حرکت جوامع را از آن حوادث دریابد، واقع بینی و پرواداری او را از غلتیدن در جایگاه شبهه ناک و هلاکت بار باز گفتار روشنتر امام ع قانونمندی تاریخ در نهج البلاغه چنین آمده است:" ای بندگان خدا، بی گمان روزگار را با آیندگان و گذشتگان شیوهای است همسان؛ که نه گذشته را باز گشتی است و نه شرایط کنونی را جاودانگی.کنشهای آن از روز نخست تا پایان با یک ضابطه است. بستر زمان، ماجراهای تاریخ را میدان است که را پرچم است... پس، از آنچه مایه عبرت است پند گیرید و از گردش روزگار عبرت بپذیرید و از بیم دهندگان پیامبران سود برگیرید.»
فلسفة تاریخ، سنن و عوامل محرک آن:
نمیتوان همة تغییرات جوامع در طول تاریخ را متکامل و پیش برنده دانست، اما به سیر متعالی مجموع زندگانی بشر انکارناپذیر است؛ چنانکه حاکمیت سنن، قوانین دقیق و منظم بر تحولات تاریخ بشر . فلسفه پذیرفته آغاز و انجام و هدفدار بود نظام و اختیار انسان گویای این روند تکاملی است.
فلسفه تاریخ عهده دار و علت وجودی این تحولات، کشف سنن ، تعیین منازل برجسته حرکت تاریخ، تبیین روشهای پژوهش تاریخ و همچنین ارزیابی دستاورد این پدیده هاست. با شناخت این قوانین است که میتوان تاریخ کنونی را به فرمان آورد و گذشته را چراغ را آینده قرار داد.این حقیقت که صحنة تاریخ، چون دیگر صحنههای جهان، به وسیلة قوانین و سنن مربوط به خود آباد و سرسبز است، در قرآن کریم به روشنی بیان گردیده است.
آیاتی که از مرگ و زندگی جوامع، فراگیر بودن کیفر این جهانی و نابودی جامعها براثر طرد پیامبران پرده ، "قانونمندی تاریخ" را مطرح میکند.آیاتی که درباره سنتهای ملل پیشین و آن، پیوند و روبناها، مبارزه پیامبران با رفاه طلبان نازپرور، رابطه چیرگی ستم و نابودی جامعه، ارتباط اجرای و فراوانی برکات و تولید سخن ، هر یک به روشی مصداق سنتهای تاریخ را بیان میکند. دستهای دیگر از دانلود جزوه تاریخ اسلام آیات، به منظور بیدار سازی و تربیت انسان ، علیه نظریه تصادفی دانستن وقایع تاریخی و نیز قضا و قدری بودن آن ، موضع و انسان را تشویق تا با گردش در جهان و سرگذشت ملتها، راز سعادت و انحطاط را کشف ، و ساز و کار حرکت به سوی آینده را خردمندانه تدبیر و تنظیم کند. به عنوان نمونه، در از قرآن : چه را که به خاطر خو به فساد و رفاه . در دیگر خداوند مثلی میزند: مثل که در امن و فراوانی ، آنگاه به نعمتهای الهی کفر ورزید و خدا هم آن را به گرسنگی و نامنی مبتلا کرد. و دیگر : خدا با قوم عاد چه کرد؟... فرعونیان آنگاه در شهرها طغیان کردند و فساد را به اوج . در این هنگام خدا عذاب را بر آنان فرو ریخت. 1
از این نمونه آیات در قرآن فراوان است. اینها همه نشان میدهد که از نظر قرآن وقتی در هر جا فساد به اوج رسد باید انتظار فاجعه داشت؛ یا وقتی رفاه و فراوانی روزی و امنیت سیاسی، راه به کفران و تضییع نعمت باز کرد، منتظر تنگی معیشت و ناامنی و ترس بود. امام نیز در نهج البلاغه : از سختیها و که برای آنان پیش آورد بر حذر باشید و روزهای فراخی و روزهای تنگی زندگی آنان را در نظر و از سرگذشتی مشابه سرگذشت آنان بهراسید و وقتی به حالات ، بنگرید چه بود که برای آنان عزت آورد و دشمنانشان را دور کرد وعافیت را بر آنان سایه افکن ساخت و زندگی شان را وفور نعمت داد و شرافت و کرامت بخشید تا شما هم همان را در پیش گیرید. این عامل چیزی جز نفی پراکندگی و اتفاق و توصیه و به وحدت نبود. و پشت آنان را شکست و را ویران کرد، دوری دلها و کینه توزیها و و ورودروی هم بود. شما از اینها بپرهیزید.عامل واحد در همة دگرگونیهای اجتماعی و حرکت تاریخ پذیرفته نیست؛ اما این نکته که به هر حال نقش اصلی از آن انسان،غرایز، و روابطش با خود، خدا، است، انکارناپذیر است.
اهمیت و ارزش تاریخ اسلام:
جوامع،چون موجودی زندهاند. هر یک هویتی مشخص دارند و در حرکت خویش و ویژه خود بهره میبرند.شناسنامة هر براساس «میراثتاریخی»اش شکل . میراثهای تاریخی و فرهنگی جهان اسلام در تاریخی ملتهای مسلمان را شکل ؛ پیکر جامعة اسلامی را نیرو و نشاط سبب پایداری، استواری و وحدت جهانی مسلمانان میشود.
آگاهی از تاریخ اسلام و بارور نگاه داشتن این میراث فرهنگی در پیروزی انقلاب ، اثری بنیادین دارد. تلاش استکباری در جهت تغییر خط، زبان و آداب ملل مسلمانان، برای از بین بردن همین حافظة تاریخی و خود آگاهی مسلمانان . زیرا یادآوری روزهای عظمت و قدرت، مسلمانان زیر سلطه و تحقیر شده را از نیرو و امید برخوردار و مکتب شعب ابوطالب و مقاومت حضرت محمد در آغاز نهضت، به حرکتهای اصلاحی و رهایی بخش، درس ایستادگی و نهراسیدن از میدهد. افزون بر این:
5.و در نهایت، از آنجا که سرنوشت مردم مسلمان ایران با سرنوشت و فرهنگ این آب وخاک گره خورده و اسلام و ارزشهای دینی رمز ماندگاری فرهنگ این ملت شمرده ، وظیفه ملی ماست که از پیشینة آنچه سرنوشت ملی و میهنی ما بر آن استوار است، آگاهی یابیم.
جاهلیت و مفهومآن:
واژة «جاهلیت»از ریشة «جهل» است،ولی از کتب لغت که مراد از آن تنها نادانی نیست و حماقت، سفاهت و بی خردی را نیز در برمیگیرد. به عبارت دیگر جهل در مقابل علم نیست تا هرکس عالم باشد جاهل نباشد بلکه جهل در مقابل عقل است. و عقلاء ممکن است عالم و درس خوانده باشند و یا امی و بی سواد. و درس خوانده ها و دانشمندان به تعبیر قرآن ممکن است عاقل باشند و یا جاهل .در نتیجه قرآن کریم نیز جاهل را نادان نمیداند و از برخی آیات استفاده که هر انسان و است.
بدین ترتیب، «جاهلیت» دورانی است که زندگی مردم از ارزشهای معقول، منطقی و باورهای معنوی و امیدوار کننده تهی باشد. واژه جاهلیت نخستین بار به وسیله قرآن و زندگی مردمان قبل از بعثت به است. از این روی، برخی حدود زمانی روزگار جاهلیت پیش از اسلام را 150 تا 200سال قبل از بعثت و مکانی آن را شبه جزیرة عربستان ؛ اما این ، با توجه به برخورد و بیان قرآن و دیگر ، در خور تأمل است. بنابراین، بعید است بتوان جاهلیت را نام زمان، مردم، قبیله یا گروهی خاص دانست. البتهمحدودة زمانی و مکانی یاد شده مصداق کامل جاهلیت است. زیرا بیشتر مردم این منطقه با اینکه در سرزمین شیخ انبیا و بزرگترین صاحبان اندیشه توحیدی چون ابراهیم ، دچار شرک و تاریک اندیشی بودند.
برای شناخت جاهلیت، پی جویی این اصطلاح در قرآن و نهج البلاغه است. اگر ترتیب نزولی قرآن کریم را در نظر بگیریم پی می بریم که هدف از رسالت حضرت رسول اکرم ص از همان ترویج ربوبیت الهی بوده است چرا که عرب جاهلی و حتی بت پرستان، «الله» را به عنوان خدای خالق می پذیرفتند ولی زیر بار ربوبیت «الله» نمی رفتند. فرعون هم خود را «رب» مردم می دانست و می گفت من پروردگار بزرگ شما هستم «فقال أنا ربکم الأعلى»1. ربوبیت الهی به معنای پذیرش اراده و فرامین الهی در تمام عرصه های زندگی است بگونه ای که شخص خود را عبد خدا ببیند و اعمال و رفتار خود را براساس قوانین الهی تنظیم نماید. به واجبات عمل نماید و گرد اعمال حرام نگردد و در واقع خدای متعال را در زندگی دانلود رایگان دانلود جزوه تاریخ اسلام pdf خود حاضر و ناظر و به او گردن نهد. پیامبر اکرم صدر مقابل جاهلیت به معنا پیروی از هوی و هوس زیر پا نهادن حق و حقیقت است. با در نظر گرفتن ترتیب نزول آیات قرآن کریم به خوبی روشن می شود که بعثت پیامبر برای بیان و تبیین ربوبیت الهی بوده است. در همان ابتدا رسول مردم را به «رب» خود ، «رب» و پروردگاری با خصوصیات منحصر به فرد خالق هستی، بشریت و عطا کنندة کریمانه ترین نوع تربیت انسان که با معرفت همراه است. کلمه جاهلیت چهار بار در قرآن کریم به کار رفته است و در موارد بسیار دیگری و دیگر از «جاهلیت» مورد قرار گرفته است.
1 نازعات 24
علاوه بر موارد کاربرد لفظ جاهلیت، در قرآن کریم بارها به عقاید، احکام و نیز جاهلی و جاهلیت اشاره شده است. در بحث از عقاید جاهلی که در قرآن بدان شده است در کنار بت پرستی که کیش اغلب مردم بوده است، از عقاید خرافی مشرکان این بوده است که ما بتها را مگر از آن که ما را به خداوند نزدیک . دیگر قائل بودند که خداوند فرزندانی و فرشتگان دختران خدا هستند و سبب به پرستش آنها تا را شفاعت . اعتقاد انحرافی دیگر آنان درباره جهان پس از مرگ است که : جز همین زندگی دنیوی ما زندگی دیگری نیست.ما زنده و میمیریم و ما را جز طبیعت دهر نابود نمیکند. قربانی ای که با نام ذبح شده، یا آنکه برای انصاب بتها یا سنگ مقدس قربانگاه انجام گرفته،خوردن مردار، گوشت خوک، خون، نیم خورده حیوان درنده، همه احکامیاست که در جاهلیت روا بوده و قرآن کریم آنها را حرام و منع است. کوشش در تغییر و گردش دادن ماههای حرام و موسم حج و قرار دادن آن در ماههای مناسب از نظر فصل طبیعی و موسم تجارت، یاد کردن از نیاکان و فخرفروشی به آنان در مراسم حج، و سوت زدن و دست افشانی در نماز پیرامون خانه کعبه، از دیگر عبادی جاهلی است که قرآن از آنها نهی نموده است.
اشاره شد،به ارث بردن زنان، ازدواج با همسر پدر برای پسران،ارث بردن همپیمانان از یکدیگر، محرومیت زنان از ارث، از جمله رسوم جاهلی ای است که مورد قرآن قرار گرفته است. در جهان باستان،حتی در حوزه ادیان، غالباً زنان ارث نمیبردند یا فقط زنان طبقه حقوق عرفی برخوردار بودند و حکم الهی در قرآن بزرگترین گام در اصلاح وضع زنان بوده است. استبداد مردان که بارها زن را طلاق میدادند،شبه طلاقهایی که زنان را در بی قرار میداد،چند همسری بدون کمترین محدودیت، و نابسامانی رابطه جنسی، برخی دیگر از جاهلیت جهان در آستانه ظهور است و بعثت جدید برای همه این عادات و رسوم و اعمال نابهنجار مقررات . از نظر امام علی ع، لجاجت در برابر حق، حمیت و تعصب بیجا و شیطانی، خودپسندی ، ترک اندیشه و دین فهمی، به کار نبستن گوهر خرد در خداشناسی، میراث دار فرهنگ منحط گذشته بودن و پیروی از پیشوایان ستمگر، که تعصب ، از نمودهای جاهلیت است
امام علی ع در خطبهای دیگر دربارة حالات و ویژگیهای مردمان دوران جاهلیت درآستانة بعثت میفرماید: در آن دوران ملتها عمیق فرورفته بودند. فتنه و فساد، جهان را فراگرفته بود. کارهای خلاف میان مردم منتشر شده و امور زندگی از هم گسیخته بود .آتش جنگها زبانه و دنیا و پر از گشته بود... هدایت به کهنگی و و بدبختی آشکار شده بود. دنیا با چهره زشت و بدنما به اهلش . و خشم آلود و خواستگارانش رو به رو میشد.میوه دنیای آن روز فتنه و آشوب، و غذایش مردار بود. در درون وحشت و اضطراب، و در بیرون شمشیر حکومت میکرد. به خدا سوگند، ... اینک بی تردید،آشوبی سهمگین،که افسارگیختگی و بی بند و آن است، میکند و در کار فرو آمدن است. هرگز مباد که شما را که مغروران را فریفت.در دیگر : هرگز مباد که شما نیز چونان جاهلیت باشید که نه در دین ژرف نگر بودند و نه از خدا اندیشهای داشتند. ...
موارد فوق را در جهان عصر ظهور رسول خدا ص به وضوح می توان دید. و امروز هم در دنیای مدرن همین وضوح مشاهده می شوند. بنابراین اگر جامعه ای به ربوبیت الهی تن در ندهد بی تردید گرفتار جهالت است. جامعه ای که در آن تعصب های قومی و قبیله ای و نژادی حاکم است، مردم هرگونه که میخواهند حکم می رانند و هرگونه سوء استفاده و ظلم که خواستند مرتکب شده و از هیچ گناهی ابا نداشته باشند، هرگونه که خواستند در انظار عمومی ظاهر وعد الهی را به هیچ می انگارند مصداق کامل جامعه جاهلی است.
به اتفاق شیعه و سنی در سال برابر با 570 میلادی و در ماه ربیع الاول است، اهل تسنن بیشتر روز دوشنبه دوازدهم، و شیعه بیشتر روز جمعه هفدهم را . شاید اتفاق نظر باشد که آن حضرت در مکه مکرمه بعد از طلوع فجر و در بین الطلوعین به دنیا . عبدالله با آمنه دختر وهب که از فامیل نزدیک آنها به شمار ، ازدواج میکند. در حدود چهل روز بیشتر از زفافش که به عزم مسافرت به شام و سوریه از مکه خارج میشود و در بازگشت به مدینه میآید که خویشاوندان مادر او در آنجا بودند ،وفات میکند. مشهور است که عبدالله وقتی وفات که هنوز در مادر بوده است. محمد تا سن چهارسالگی دور از مادر و دور از جد و خویشاوندان و دور از شهر مکه، در بادیه در میان بادیه نشینان، پیش دایه زندگی میکند. در سن چهار سالگی او را از دایه . عبدالمطلب پدربزرگ رسول خدا، علاوه بر آمنه، متکفل این کودک کوچک هم هست. آمنه از عبدالمطلب اجازه که سفری برای زیارت قبر عبدالله دیدار خویشاوندانش به مدینه برود و این کودک را هم با خودش ببرد. همراه «ام ایمن» با قافله حرکت میکند... محمد ص با مادر و کنیز مادر برمیگردد. در بین راه مکه و مدینه، به نام «ابواء» مادر او مریض میشود و در همان جا وفات میکند... مادر را درهمان جا دفن و همراه ام ایمن به مکه برمی گردد. عبدالمطلب بعد از مرگ عبدالله و آمنه، این کودک را فوق العاده عزیز . محمد هشت ساله بود عبدالمطلب درگذشت و طبق وصیت او ابوطالب بزرگش، او شد.
جزوه فلسفه تعلیم و تربیت
دانلود جزوه
است . از باب مثال برای بعضی از مردم علم ، اخلاق ،دانلود جزوه فلسفه تعلیم و تربیت دین و هنر خود بخود ارزش دارند . در مقابل ذاتی ، پاره ای از چیزها وسیله ای برای نیل به امور با ارزش هستند واز این جهت با ارزش تلقی می شوند .)ارزش عرضی ) از باب مثال پول ممکن است وسیله ای برای کسب علم و هنر باشد و از این لحاظ با ارزش تلقی شود .
ارزشهای نسبی و مطلق: آنچه که ارزش آن وابسته به شرایط و موقعیت خاص باشد یا به اصطلاح بالنسبه به این شرایط ارزش داشته باشد ارزش نسبی دارد (پول، حکومت، نظام اقتصادی) در مقابل این امر به اموری برخورد می کنیم که در شرایط متفاوت و موقعیت گوناگون ارزش دارند . این گونه امر در اصطلاح دارای ارزش مطلق هستند
ارزش اخلاقی
ارزش اخلاقی عبارت است از آن گونه مطلوبیت هایی که مربوط به تامین خواسته های متعالی است . یا ارزش اخلاقی عبارت است از آن مطلوبیتی که برای روح انسان در اثر عملی به انگیزه خواست های فوق غریزه حیوانی انجام می گیرد .
هدف تعلیم و تربیت
از دیدگاه دیویی، هدف تعلیم و تربیت، جامعه دموکراتیک است و در تعریف آن میگوید: جامعه دموکراتیک، جامعه ای است که از پیدایش اختلافات و تبعیضات طبقاتی، قومی . وی میگوید: تعلیم و تربیت عبارت است از: بازسازی و ساماندهی تجربه که بر معنیدار شدن و عمق آن و توانایی هدایت جریان تجربه را توسعه .
دیوئی در کتاب دموکراسی و تعلیم و تربیت، چهار ویژگی تعلیم و تربیت را ذکر میکند:
الف) تعلیم و تربیت ضرورت زندگی است: دیویی تعلیم و تربیت را به عمدی و تقسیم کرده است، اساس آموزش و پرورش را ارتباط و انتقال فرهنگی و اجتماعی میداند زیرا بدون آموزش و پرورش عمدی و زندگی میسر نیست.
ب) تعلیم و تربیت به مثابه کنش اجتماعی: محیط اجتماعی نقش مهم تربیتی دارد و امری انتزاعی و مجرد از مناسبات و روابط اجتماعی و محیط نیست، بلکه در متن همین مناسبات مطالب فراوانی را فرا میگیرد.
ج) تعلیم و تربیت به مثابه راهنمایی: به اعتقاد دیویی و مشخص نوآموز را باید کنترل و هدایت کرد و نقش راستین تعلیم و تربیت همین است.
د) تعلیم و تربیت به مثابه رشد: دیویی در این مورد بر این نکته تأکید تام میورزد که تعلیم و تربیت به رشد رساندن است و رشد عمیق زندگی است. تا زندگی هست، تعلیم و تربیت هم است. با توجه به آنچه گذشت میتوان گفت تعلیم و تربیت متربی عبارت است از: فرآیندی اصیل - نه فقط مقدماتی -میان مربی و مترّبی، ناشی از ضرورت زندگی اجتماعی و مبتنی بر رغبتهای درونی و فعلی و به منظور بازسازی تجربه برای رشد و دموکراسی اجتماعی.
-1-6اصول آموزش و پرورش از دید دیویی
-1 اصل ادامه یا پیوستگی تجربه: اصل ادامه تجربه یعنی اینکه هر تجربه از تجربیات گذشته اخذ می کند و به نحوی و از طریقی در تجربیات آینده تأثیر می گذارند.
-2 اصل تأثیر متقابل: همانطور که باید شرایط عینی و خارجی را در نظر گرفت، شرایط درونی فرد نیز عامل مهمی در تجربه هستند. اصل تأثیر متقابل رابطه این دو عامل را مشخص می سازد. تجربه معمولی نتیجه تأثیر متقابل این دو عامل است. این دو عامل با هم یا تأثیر متقابل آنها در یکدیگر موقعیت را تشکیل می دهند.
-3 اصل مربوط به کنترل اجتماعی: این حقیقت که هر فردی در جامعه تا حد دانلود جزوه فلسفه تعلیم و تربیت تحت کنترل اجتماعی است و اینکه این کنترل به طور محسوس آزادی شخص را محدود نمی سازد قابل انکار نیست. افراد در مراحل مختلف زندگی تحت کنترل اجتماعی هستند.
-4 اصل مربوط به آزادی: به نظر دیویی، تنها آزادی، آزادی عقل است. آزادی عقل وقتی تحقق می یابد که فرد بتواند مختلف را مورد مشاهده و بررسی قرار دهد، هدف اساسی و با ارزش برای خود انتخاب کند و با استفاده از وسایل مقتضی برای نیل به هدف های خود اقدام کند.
-5 اصل مربوط به هدف: یک هدف صحیح ابتدا به صورت یک درونی ظاهر می گردد. ممانعت در اجرای فوری این محرک آن را به صورت تمایل در می آورد؛ ولی نه محرک درونی و نه تمایل هیچ کدام هدف نیستند. هدف به منزله یک نقطه نظر نهایی است، یعنی هدف متضمن پیش بینی نتایجی است که در اجرای محرک درونی ظاهر می شود و پیش بینی نتایج کار عقل و خرد است (گوتک، .(1384
ذهنیت فلسفی به معنای توانایی ذهن، شیوه تفکر، محصول طرز فکر و یا تصویر ذهنی بیان شده است. به عبارت کاملتر، ذهنیت فلسفی نیرویی است که دارای تمرکز فکر، حساسیت در مقابل ادراک و پیوند بین آنها، جهت فهم حقایق است
تواناییها و آمادگی فرد جهت ارزشگذاری و قضاوت صحیح و عادت به تفکر خلاق، ذهنیت فلسفی خوانده می-شود. ذهنیت فلسفی کمک به افراد در تفکر صحیح و داشتن قضاوتهای.
ذهنیت فلسفی دارای 3 بعد یا مولفه است:
جامعیت:فرد دارای ذهن فلسفی، در بعد جامعیت با یک کل نگری، موارد خاص را در ارتباط با وسیع و
در پی سازماندهی حقایق و شکیبایی در تفکرات عمیق نظری است تا اجزاء را در ارتباط با هم و در ارتباط با یک زمینه وسیع بنگرد.
تعمق :در تعمق، فرد مسائل و آنچه را که مسلم فرض مورد سوال قرار . برای چنین فردی هیچ چیز از
قبل پذیرفته شده نیست.چنین فردی پس از شناخت مبانی یک موقعیت، به تجزیه و تحلیل و توضیح معانی تلویحی موقعیتها میپردازد
انعطاف پذیری:این بعد از ذهنیت فلسفی بر عدم تحجر و تحت تاثیر محیطی، عاطفی و روانی قرار نگرفتن
تاکید دارد. بعد از ذهنیت را داراست در برخورد با مسائل خصوصاً امور متضاد، را از جهات مختلف مورد بررسی و مشاهده قرار و در مبهم فردی آرام و به عمل کردن در موقعیت ابهام آمیز میباشد.
ذهنیت فلسفی در معلمان:
مهمترین هدف نظامهای آموزشی در عصر حاضر، آموزش " چگونه فکر کردن " به دانش آموزان است و در این جهت
، قبل از هر چیز، معلمان باید از تفکری صحیح، منطقی و خلاق برخوردار باشند. اگر قرار است معلمان چگونه فکر کردن را به دانش آموزان بیاموزند، بدیهی است که خود باید از برخوردار باشند.
معلمان نزدیم ترین ارتباط ممکن را با مهمترین عنصر نظام آموزشی یعنی دانش آموزان دارند و بدیهی است توانایی فکری معلمان در کلیه فعالیت های آموزشی و پرورشی و تحقق مطلوب نقش بسزایی دارد.
نمونه هایی از نقش ذهنیت فلسفی در عملکرد معلمان:
-اتخاذ راه حل های مناسب در مواجه با مشکلات آموزشی
-تعصب نداشتن نسبت به راه حلی خاص و در نظر گرفتن رشد علمی و دانش آموزان
-پرهیز از تصمیمات عجولانه و امکان برقراری ارتباط صمیمانه با
-مقاومت نکردن دبیران در جدید و بروز رفتار مناسب با آن موقعیت
مکتب ایده آلیسم و تعلیم و تربیت :
ایده آلیسم در لغت به معنای پندارگرایی و اصالت تصور است. این مکتب قدیمی ترین مکتب فلسفی نظام دار غرب است و شاید از زمان افلاطون به بعد شروع شده است. افلاطون به این مکتب نظم می دهد. در این مکتب فلسفه پدیده ها را بر اساس ایده آل یا آنچه به روح و تصور نسبت داده می شود تفسیر می کنند. در این مکتب اصالت با عقل و ذهن و فکر است به تعبیر دیگر روح است که اصالت دارد و عقل و ذهن برخاسته از روح است پس اصیل است. در این مکتب واقعیت در پندار و ذهن انسان است و بیشتر از آن که مادی باشد مجرد از ماده است.
اصول اعتقادات پیروان این مکتب به قرار زیر است :
-1 ارزشهای روحی تأثیر قطعی در امور جهان دارد. جهان روحی ثابت تر است و حقیقت بیشتر از آنچه مادی باشد روحی است. انسان را همه دو بعدی می دانند ؛ بعدی در جسم، بعدی در روح. بعضی مکاتیب مثل ماتریالیستها مادی بیشتر مسئله جسم و ماده را اصل می دانند و بعضیها روح را. نیچه روح را در خدمت جسم می داند. در مکتب ایده آلیسم تقدم روح بر جسم مورد توجه است.
-2 تن و روان جدای از هم و مقابل هم قرار دارند( روح و جسم را یکی نمی دانند ) روح را بر جسم مقدم می دانند.
3رفتار- انسان ذاتاً هدفدار است و انگیزش اساسی رفتار در درون خود فرد است نه خارج از آن. انسان آزاد است و دارای آزادی اراده است و می تواند با ارادة خویش به ارزش یابی بپردازد، به اشیاء ارزش دهد یا آنها را بی ارزش شمارد.
-4 زندگی خوب برای انسان آن نوع زندگی است که در آن مفاهیم ارزشی درک شده اند و در رفتار فردی او آشکار می شوند.
-5 بین فرد و جامعه وحدت وجود دارد. هر فرد جزئی از کل است کل خاصیتی دارد که در دانلود جزوه فلسفه تعلیم و تربیت از افراد نمی توان آن خاصیت را دید مانند مدرسه، جامعه که یک کل است و باید بین اعضا در نهادهای آن یگانگی وجود داشته باشد. جامعه را پیروان این مکتب جامعه را از مجموع افراد بصورت فردی با ارزش تر می دانند.
-6 مدرسه بزرگ ترین نگاهبان میراث فرهنگی و عقلی دانش آموزان بشمار می رود.
معرفت شناسی از دیدگاه ایده آلیسم :
در این مکتب معرفت یا شناخت انسان مستقل از تجربه حسی است. انسان می تواند از طریق شهود بدون واسطه حس و تجربه حسی حقیقت را پیدا کند. یافته های فکری خودش را بوسیله عقل ارزیابی کند یعنی اعتقاد بر این است که منشأ معرفت انسان مجرد از ماده است و ذهنی و عقلی است. افکار انسان که غیر مادی هستند مبنای وجود و هستی او را تشکیل می دهند.
نظریه ارزش شناسی در مکتب ایده آلیسم :
پیروان این مکتب معتقدند که ارزشها در وجود خدا یا یک غیر شخصی و غیر مادی که جاودانی و ازلی است وجود دانلود جزوه فلسفه تعلیم و تربیت و شر، زشتی زیبایی و مجموعاً ارزشها و ضد ارزشها بصورت مطلق از خدا نشئت می گیرد پس مطلق است.
آنهایی که خداپرست هستند عقیده دارند که خدا نیروی لایزال، منشأ هستی است و انسان مخلوق خدا و بهترین مخلوق اوست.
آنهایی که خداپرست نیستند عقیده دارند که خدا ساخته ذهن انسان است.
آموزش و پرورش از دیدگاه ایده آلیسم :
در این مکتب برای تربیت اهمیت خاصی قائلند و معتقدند که هدف تعلیم و تربیت باید رشد و تکامل ذهن و “خود “ فرد و دانش آموز باشد. مدرسه باید فعالیت عقلی احکام و داوری های ارزشی و اخلاقی موضوع زیبا شناسی، آزادی فردی و اجتماعی، مسئولیت و انضباط شخصی تأکید فراوان داشته باشد. در این فلسفه به هدفهای تعلیم و تربیت بیشتر از روشهای تدریس توجه می شود همچنین برای مطالعه علوم انسانی بیشتر از علوم طبیعی اهمیت قائل می شود. جنبه های آگاهی ذهنی انسان و آنچه فرهنگ، هنر، اخلاق و دین نامیده می شود اینها را به حقیقت نزدیکتر می دانند. به عقیدة این مکتب انسان تنها موجود قابل تربیت است. تنها موجودی است که دارای تاریخ
پیروان این مکتب معتقدند که آموزش و پرورش عبارتست از نفوذ انسان روی انسان و جریانی است که انسان را به تحقق ذات ( به فعلیت رساندن انسان در حد لایق ) ضمن کوششهای شخصی راهنمایی کند. تربیت جریان دو طرفه است باید هر دو فعال باشند. انسان قابلیت طبیعی فراوانی برای رشد و کمال دارد و نیازمند است ارزشهای اخلاقی را از مدرسه بیاموزد. صاحبان این فلسفه در مراتب والای عظمت روح انسان تأکید دارند و آنرا در مراتب وجود قرار می دهند.
پس در دیدگاه اینها هدف تربیت آن است که انسان را به عالی ترین درجه کمال که حد لایق اوست برساند. انسان خوب را بر انسان با معلومات ترجیح می دهند. انسان خوب آن است که آنچه می داند بتواند.
دیدگاه مکتب ایده آلیسم دربارة مربی و آموزش :
مربی مقام بسیار بالایی دارد. آنها معتقدند که مربی باید از نظر عقلی و اخلاقی فردی برتر و سرمشق خوبی دانش آموزان باشد. وظیفه معلم و مربی راهنمایی است رسیدن به حقیقت. معلم مهمترین عنصر مدرسه است. مدرسه به منزله گلستانی است که دانش آموزان گل های این گلستان و معلم باغبان این گلهاست و باید که این گلها به عالی ترین درجه رشد و کمال برسند.
دیدگاه مکتب ایده آلیسم دربارة روشهای تدریس :
مدرسه باید شرایط اندیشیدن را برای دانش آموزان فراهم کند. دانش آموزان در انتخاب موضوعها راهنمایی شوند. در فراگرفتن ارزشها و تمدن انسانی تشویق شوند باید توجه به حقیقت بخاطر خود حقیقت و توجه به خوبی و زیبایی بخاطر خود زیبایی اهمیت داده شود. در مدرسه باید دین و اخلاق از طریق فعالیت بدنی، مسائل بهداشتی، دسته جمعی، کمک و مساعدت در امور و مسائل خیر و عام المنفعه آموزش داده شود.
دیدگاه مکتب ایده آلیسم دربارة برنامه تدریس :
برنامه درسی در این مکتب بر اساس طبیعت وجود انسان تنظیم شده و شامل موضوعاتی است که برای تحقق رشد و کمال عقلی و عقلانی انسان ضرورت دارد. از دیدگاه صاحبان این مکتب تجربه های انسان به دو نوع تقسیم می شود :
الف) آنچه به محیط طبیعی اختصاص دارد.
ب) آنچه مربوط به خود انسان است.
برنامه های درسی باید در این دو زمینه باید در این دو زمینه طراحی شود.
برنامه درسی در چهار گروه زیر تنظیم می کنند :
-1 مطالعه درسهای عملی مثل روش تهیه غذا و مسکن، بکار بردن ابزار و آلات.
-2 مطالعه درسهای نظری مثل ادبیات، زبان، علوم، ریاضیات و از این قبیل.
-3 مطالعه درسهای هنری مثل هنر، شعر، موسیقی و مجسمه سازی.
-4 مطالعه درسهای دینی و اخلاقی مثل الهیات، نظریات دینی، دستورات و احکام دینی.
فلاسفه معروف ایده آلیسم :
افلاطون، کانت، هگل، برادلی
رئالیسم و تعلیم و تربیت
رئالیسم که در فارسی "واقعگرایی" و "اصالت واقع" نامیده دانلود رایگان جزوه فلسفه تعلیم و تربیت، تقریبا مقابل بوده و برای
.1 اصل استقلال(ناپیوستگی): یعنی وجود جهان، اشیاء و حوادث در روابط بین اشیاء و حوادث به انسان بستگی ندارد. به عبارت دیگر، جهان، مستقل از ذهن و عقل انسان وجود دارد، اگرچه انسانی نباشد که آن را درک کند.
.2 اصل قابلیت شناسایی: یعنی جهان آنچنان که هست، قابلیت را دارد. به بیان دیگر، جهان را آنچنان که وجود دارد، میتوان شناخت.
غربی به منطق استقرایی(تفکر از جزء به کل) و روش علمی معتقدند و میان جهان به روابط علت و معلولی عقیده دارند و جهان را مکانیکی میپندارند.
مفهوم رئالیسم
طبیعی یا علمی، جهان را مستقل از ذهن و زیر قوانین طبیعی میدانند و میگویند علم این است که به شناخت هستی طبیعی بپردازد. در تربیت نیز بیشتر به پرورش حواس و تشویق شاگردان به مشاهده و تجربه تمایل دارند. آنها جریان تربیت را شکل دادن به رفتار انسان دانسته و با تلقی کردن انسان به عنوان موجودی زیستی – اجتماعی، او را برای سازگاری با محیط طبیعی و اجتماعی آماده میکنند.
اما عقلانی یا قدیمی(کلاسیک یا سنتی)، معتقد به دو بعد جسم و روح در کل وجود انسان هستند. آنها انسان را با وجود جسمانی – روحانی بودنش به صورت یک کل، مورد توجه قرار داده و معتقدند که از آنجا که کل هستی
طبیعی دارای چنین است، بنابراین برخورد ما با کل وجود انسان بدون توجه به دو وجود او، باید یکسان باشد. عقلانی، غرض اصلی از تربیت را، سعادت انسان می پندارد و تحقق آن را در پرورش انسانی متعادل که دارای قوای جسمانی و روحانی هماهنگ باشد، امکانپذیر می داند.
انسان در علمی: در این دیدگاه که تحولات علمی پس از رنسانس است، انسان به عنوان موجودی زیستی – اجتماعی در نظر گرفته شده است. براساس این نگرش، اکتسابی نقش مهمی در
ساختن انسان ایفا میکنند. در این مکتب، بر این اعتقاد که انسان وی، حاصل برخورد ارگانیسم با محیط است، تأکید میشود.
با پیدایش این نظریه نفس، عقل، روح و استعدادهای ذاتی جای خود را به روان و روانی داد. به این معنی که، رفتار انسان را حاصل کنش و درونی و ذاتی دانستند که از بدو تولد تا بزرگسالی در برخورد با محیط صورت میگیرد. فرانسیس بیکن، جان لاک و دیگر متفکران پس از رنسانس پایههای این تفکر را به وجود آورده و داروین، آن را به اوج رساند.
جهان در این دیدگاه(رئالیسم علمی)، فقط به جهان مادی و قابل تجربه محدود میشود که علم، هر روز بخشی از آن را کشف میکند و این اکتشاف پیوسته و مستمر صورت میگیرد. از نظر رئالیسم علمی، غایتی برای جهان وجود ندارد و هستی لایتناهی است.
ارزشها، همه نسبی و پیوسته در حال تغییر و . در حقیقت فقط این موضوع مطلق است که، همه چیز نسبی است. حقایق که انعکاس واقعیت در ذهن انسان است، تا زمانی ارزش مطلق دارد که دستخوش تغییر و تحول نشده باشد. به محض اینکه شرایط تغییر به وجود آمد، حقایق و واقعیات نیز دگرگون میشود و والاترین ارزشها، ارزشهای انسانی است. "انسان" موضوع و مرکز تمام آدمی است. هنر، اخلاق و دیگر
علوم انسانی باید در خدمت بشر قرار گیرند.
تنها شناخت و دقیقترین آن، شناخت علمی است که به صورت روش خاص علمی انجام . این شناخت نیز انسان است که در طول تاریخ و با گذشت سالها، بدان دست یافته است
به نظر برخی از رئالیستها، ذهن انسان هنگام تولد، همانند لوح سفید است و به تدریج در طول زندگی از راه حواس مختلف نقوشی بر آن بسته میشود که ما از آنها به "محفوظات" یا "معلومات" تعبیر میکنیم و این نقش بستن را به اصطلاح "یادگیری" مینامیم. واقعیت، مادی داشته و درک آن جز از راه حواس و تجربه امکانپذیر نیست.
واقع گرایی عقلانی
انسان در واقع گرایی عقلانی: این دیدگاه به پیروی از ارسطو معتقد است که انسان موجودی جسمانی – روحانی است.
به عبارت دیگر، انسان دارای است که خاص خود اوست. بارزترین آنها عقل است و عقل از عمده ی روح است و آنچه انسان را انسان ، روح یا نفس اوست که بر فراز تمام طبیعی و جسمی او قرار دارد. روح، برترین هستی انسان است و عقل و اندیشه انسان از روح است که میتواند با نفوذ در مادی، ماهیت و معقول را شناخته و هدفهایی برتر از اهداف مادی را خواستار باشد.
عقلانی، در این نکته توافق دارند که جهان مادی و واقعی مستقل از ذهن ما وجود دارد، اما واقعیت را منحصر به جهان مادی نمیدانند. از نظر آنان، جهان دارای صفاتی است که با یکدیگر روابط متقابل دارند. اشیاء مانند کوه، انسان، سنگ و ... در جهان ثابت هستند و تغییر دانلود رایگان جزوه فلسفه تعلیم و تربیت؛ مثلا اگر انسانها از بین بروند، انسان بودن باقی میماند.
شناخت شناسی: در این دیدگاه، شناخت به تجربه و عقل صورت . یعنی عقل جهان را همانگونه که هست، درک کند؛ چون عقل به شناخت کلیات و در این راه از حواس نیز کمک ، اما تجزیه و تحلیل دادههای حسی و تجربی بر عهدهی تعقل است.
رئالیسم عقلانی، ارزشها در ساخت وجودی و روابط انسانها وجود دارد. ممکن است جزئیات ارزشها تغییر کند اما شالوده و اساس ارزشها ثابت هستند. ولی در دیدگاه رئالیسم طبیعی یا علمی، هر چیز
سازگار با طبیعت، ارزش است و ارزشها واقعیات اجتماعی را منعکس میکنند و با تغییر واقعیات اجتماعی، ارزشها نیز تغییر میکنند.
آموزش و پرورش واقع گرایانه
هدف از تعلیم و تربیت ، عبارت است از مجهز کردن شاگردان به مهارتهایی که برای زندگی و سازگاری آنها با محیط لازم است. در این دیدگاه بر جوانب علمی تعلیم و تربیت، تأکید بیشتری میشود و هدف از تربیت، پیوند دادن میان مدرسه و جامعه است. برآورده ساختن اجتماعی، ، سیاسی، علمی، فنی و اخلاقی جامعه و فرد از جمله هدفهای عمده در این دیدگاه است.
در این نظریه، معلم راهنمای شاگرد تلقی و او نیز مانند شاگرد پیوسته باید بر دانش و بینش خود بیفزاید. معلم باید با بهره جویی از روانشناسی تربیتی و در کودکان انگیزه ایجاد نماید. اما محور همه مسایل آموزشی معلم نیست، بلکه وی نیز به عنوان عنصری از عناصر آموزش و پرورش، شرایط یاد دادن و یاد گرفتن را تسهیل میکند و در این راستا، از علمی جدید در گوناگون بهره و علاوه بر شخصیت اخلاقی معلم، مهارتها و دانشهای وی نیز اهمیت فراوان است.
جزوه فلسفه حسابرسی
دانلود جزوه
بر خلاف علوم طبیعی و تجربی، پذیرش و به کار گیری پدیده ها در علوم انسانی، نیازمند حضور مبانی تئوری و منظومه
مفهومی آن است. • دانلود جزوه فلسفه حسابرسی pdf در کتاب خود با عنوان «ایده علم اجتماعی و پیوند آن با فلسفه » بر این باور است که پاره ای از حقایق هستند
که حتی قبل از این که کشف شوند و مفهوم آن نزد بشر شناخته شود، وجود دارند. متل نیروی جاذبه، حرکت سیارات، رشد انسان و ... این پدیده ها با تلاش های انسان و دستیابی به علوم و فناوری جدیدتر و کامل تر، کشف شده و تئوری و دانلود رایگان جزوه فلسفه حسابرسی آنها شناخته خواهد شد، یعنی پذیرش و به کار گیری پدیده ها در علوم طبیعی و تجربی
تئوری های ساخته بشر نیستند. . اما به کار گیری پدیده ها در علوم انسانی، مستلزم شناخت مفاهیم و مبانی تئوری آنها است. مت پدیده جنگ؛ جنگ فقط
میان افرادی در می گیرد که از مفهوم آن آگاهند. اگر انسانها مفهوم جنگ را ندانند، شمشیر کشیدن به سوی یکدیگر و یا شلیک گلوله، توپ و موشک و... چیزی جز یک بازی خطرناک کودکانه نمی تواند باشد. پدیده های مطرح در علوم انسانی
همگی این گونه اند. • حسابرسی نیز به عنوان یکی از رشته های علوم انسانی از این قاعده کلی مستثنی نیست. منطقی به نظر نمی رسد به نداریم که
حسابرسان سالهای متمادی به حسابرسی اشتغال داشته و دارند در حالی که از آن، هیچ گونه مفاهیم و مبانی تئوری در ذهن ندارند.
وضعیت کنونی تئوری
در حال حاضر، برای توصیف تئوری حسابرسی، منابع اندکی داریم. • در مقام مقایسه با مطالب موجود در مورد تئوری حسابداری، منابع چندانی در مورد تئوری حسابرسی در اختیار ما وجود
ندارد. • با اندکی تأمل و دقت می توان در برخورد و مواجهه با گروه حرفه ای حسابرسان، این موضوع را مشاهده کرد که آنان تئوری قابل درکی برای توجیه عملکرد حرفهای خود در اختیار ندارند.
نقش هایی که تئوری به عهده دارد
در قالب تئوری ارائه می گردد.
قدرت آن سنجیده شود • دستیابی به تئوری، یکی از ویژگی های اصلی هر فعالیت حرفه ای است (جانسون و بلدستین). • یک حرفه با ادعای دستیابی به پیکره چنین دانشی می تواند توسعه یابد (هانس). و بدون داشتن تئوری، مشکل بتوان بر مسائل حل و فصل نشده کنونی و آتی حرفه ای فائق شد و برای آنها راه کارهای
مناسب ارائه نمود. و عوامل تشکیل
، رشد و گسترش حرفه های مختلف و راز ماندگاری آنها • تشکل حرفه ای فراگیر • آیین رفتار حرفه ای و فلسفه، مبانی نظری، اصول و استانداردهای حرفه ای
صرف نظر از دو عامل اول، بدون تشریح و تبیین «چیستی و چرایی و توجیه ضرورت وجودی، یعنی فلسفه و مبانی نظری استمرار یک حرفه ممکن نیست و به حذف آن حرفه از جامعه می انجامد.
روبرو است. طرز تلقی شخصی، محدودیت های علم و پیشینه فرهنگی انسان ها، فرضیات بدیهی، نظراتی که سعی در تشریح و پیش بینی پدیده ها دارند را تحت تأثیر قرار می دهند. بنابر این تئوری ها به ندرت حاوی وازهها و جملات قطعی
بوده و در معرض نقد و چالش قرار دارند. • ماکس وبر
ایک اثر هنری اصیل هیچ گاه جانشینی نخواهد داشت و هرگز کهنه نخواهد شد و کسی نخواهد گفت که یک اثر هنری، اثر دیگری را منسوخ ساخته است، اما در قلمرو علم هر تئوری می تواند ناسخ تئوری دیگری باشد.)
به نظر ماکس وبر، ناتمامی، خصلت بنیادی علم نوین است... شناخت، در کلیه مواد علمی، خواه علوم طبیعی و خواه علوم فرهنگی، نوعی تسخیر قلمرو واقعیت است که هیچ گاه به پایان خود نمی رسد. اما مصداق این قضیه در علوم مربوط به واقعیت بشری، بیشتر است. علم آثار بشری علمی قطعی نخواهد شد مگر آن گاه که بشریت استعداد خویش را از دست
مسائل و مشکلاتی که حسابرسی با آن مواجه است
این مشکلات را می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد: ۱- «چه انتظاراتی از حسابرس وجود دارد. ۲- حسابرس «چگونه» می تواند به این انتظارات جامه عمل بپوشاند. برخی از مسائل و مشکلات عبارتند از:
. چه اطلاعاتی مربوطه تلقی می شود؟ حسابرس چگونه می تواند این اطلاعات را شناسایی کند؟ طبق استانداردهای حسابداری مربوط بودن» که یکی از ویژگی های کیفی اولیه مورد انتظار برای اطلاعات مالی است این گونه تعریف شده توانایی اطلاعات در ایجاد تغییر یا تأثیر بر یک تصمیم اقتصادی که قبلا گرفته شده است. با این همه، متأسفانه شناخت
چندانی درباره ماهیت این گونه تصمیمها وجود ندارد. ٢. با توجه به ویژگی کیفی
قابلیت اعتماد»، چطور حسابرس می تواند گواهی کند که اطلاعات گزارش شده، به طرز صادقانه ای رویداد های واقعی مربوط به موضوع های گزارش شده را ارائه می کند؟ نوع اظهار نظر درباره صداقت از سوی تدوین کنندگان جزوه فلسفه حسابرسی ارائه شده اما معیار مشخصی برای این که حسابرسان در عمل چگونه این ویژگی را تفسیر کنند وجود ندارد ٣. حسابرسان باید به شکل قانونی و تکنیکی حسابداری و گزارشگری مالی توجه بیشتری کنند آن گونه که در استانداردها
بیان شده) یا به ماهیت اقتصادی آن (آن گونه که در ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری بیان شده)؟ ۴. دامنه مسئولیت حسابرسی در کشف تقلب و گزارش موارد غیر قانونی و بر خلاف هنجارهای جامعه، تا کجا است؟ انتظارات
عمومی بر آن است که حسابرس باید مسئول این مسائل باشد، اگرچه حرفه حسابرسی، مسئولیست کامل حسابرس در رابطه
با این مسائل را به شدت تکذیب می کند. ٥. اگر واحد مورد رسیدگی، در وضعیت نامطلوب مالی با عملیاتی قرار داشته باشد، آیا حسابرس وظیفه بررسی و گزارش
این وضعیت را دارد؟ هم اکنون از حسابرسان انتظار می رود قبل از اظهار نظر، تداوم فعالیت آن را مورد ارزیابی قرار دهد و گزارش خود را در صورت وجود تردید با اهمیت با اساسی تعدیل کند. اما مشکل این است که تعدیل گزارش، نتایج مالی
و اقتصادی نامطلوبی بر واحد مورد رسیدگی خواهد داشت.| . در ارتباط با رفتار حسابرس مسائل فراوانی وجود دارد. به عنوان مثال، چه برداشتی از استقلال حسابرس میشود؟
حسابرس باید از استقلال ظاهری و باطنی برخوردار باشد، اما دستیابی به این امر از دیرباز یکی از مشکلات عدیده
حسابرسی است . حسابرس قادر است بین دو نوع ریسک مجزا، تفاوتی قائل شود؟ اولین رسک «ریسک قضاوتی» است که مربوط به تصمیم گیری حسابرس در مورد جمع آوری، ارزیابی و گزارش شواهد حسابرسی می باشد. دومین ریسک ریسک کسب و کاره است که مربوط به نتایج اقتصادی قضاوت های حسابرس و احتمال تعقیب قانونی وی است.
ما لم تا با
التالی
حل نشده ای دارد، مشکلاتی که ممکن است هر زمینه علمی را مختل کند. بیان مسائل و مشکلات مذکور بادآوری نگرانی های حرفه ای است و برای نگرانی علل فراوانی وجود دارد. اول»، این که وجود مسائل و مشکلات اساسی دلالت بر فقدان اصول با استانداردهای تأیید شده ای دارد که ممکن است به عنوان راهنمایی برای حل و فصل آنها مورد استفاده قرار گیرد. «دوم» باور تعدادی از افراد شاغل در حرفه حسابرسی در جهت حل و فصل برخی از مشکلات تأسف آور است
و تلاش و رغبت چندانی به حل و فصل این مباحث در میان آنها مشاهده نمی شود. . بدون تردید تنها راهی که بتوان چنین مشکلاتی را به نحو مناسبی حل و فصل نمود، دستیابی به اصول و مبانی مشخصی
است که می تواند حاصل یک تلاش فلسفی موفق باشد. . باور آن است که می توان بخشهای مختلف تئوری را با هم ادغام نمود و یک سیستم جامع علمی برای حسابرسی
گردآوری کرد. با طراحی این سیستم، چار چوبی فراهم خواهد شد که می توان از طریق آن این مسائل و مشکلات مشابه را به طریقی منطقی و پیوسته حل و فصل نمود.
هدف تئوری
. یک دلیل برای مطالعه لزوم و امکان تدوین تئوری حسابرسی این است که برای ما راه حل ها، با حداقل سرنخ هایی در
جهت رفع مشکلات فراهم شود. : دلیل دیگری نیز وجود دارد که مهم تر است. اگر حسابرسی یک حرفه فراگیر باشد که هست، افرادی که در این حرفه
اشتغال دارند باید در مورد آن کنجکاوی نشان دهند. به عنوان یک حرفه، اعضای آن باید کنجکاوی معقولی برای کاهش نادانسته ها داشته باشند. برای درک قواعد بنیادی حاکم بر حرفه، رغبتی باید وجود داشته باشد. باید برهان و دلیلی برای حسابرسی موجود باشد. یعنی حسابرس باید به این موضوع بیاندیشد که چه می کند و چرا این کار از نظر اجتماعی مطلوب است.
چه چیزی ما را وادار می کند تا به فکر تئوری های متعدد باشیم؟ اصولا برای چه به تئوری ها می اندیشیم؟ پاسخ به این سوال آخر ساده است؛ چون از ادراک لذت می بریم... انگیزه دقیق تری وجود دارد... این تلاش در جهت وحدت و ساده سازی دانلود جزوه فلسفه حسابرسی تئوری به طور کلی می باشد... (انیشتین).
: نمی توان هم خواهان حرفه ای معتبر و سودمند بود و هم از ارائه پشتوانه تئوریک برای آن فرار کرد، اما به فلسفه
حسابداری نیاز داریم.
فلسفه و حسابرسی
: با مطرح کردن فلسفه حسابرسی، ممکن است افرادی که در مورد معقول بودن چنین ترشی تردید دارند، پرسش های
تأمل برانگیزی را مطرح سازند؛ من: آیا حمدابرسی با چنین ماهینی می تواند یا باید فلسفه داشته باشد؟ منظور از فلسفه
حسابرسی چیست؟ و
هدف فلسفه در حسابرسی نیازمند است. اغلب رشته هایی که می شناسیم به درجه ای از پیشرفت رسیده اند که هدف و
ماهیت خود را زیر سوال ببرند و برای باز شناسی عمیق خویش به دنبال راهنمای فلسفی هستند. و فلسفه های خاص (کاربردی) عمدتا توسط کارشناسان همان رشته ها بنا شده و توسعه یافته اند. همان طوری که بررسی
مفاهیم حسابرسی نشان می دهد اگر کسی بخواهد به طور گسترده ای آن را بررسی نماید به دانش وسیعی در این زمینه
نیازمند است. • البته بایستی اذعان نمود که حسابرسی به مرحله پیشرفته ای که بسیاری از علوم به آن دست یافته اند نرسیده است. اما به
مرحله ای از پیشرفت رسیده است که در آن مرحله لازم است برای درون نگری درنگ کند و فرضیات بدیهی، اهداف و روش های خود را ارزیابی نماید. امید است برخی از افکار فرهیخته به این کار تشویق شوند تا به جنبه هایی از حسابرسی
که تا کنون به آن توجه کافی نشده، تأمل نموده و بیاندیشند. . دیدگاه »: او به سه دسته فلسفه و فیلسوف اشاره می کند. دسته اول»، بزرگان فلسفی اند که به فلسفه کمک شایانی
کرده اند، دسته دوم ما، فیلسوفان حرفه ای اند که در این زمینه مهارت دارند و درباره آن می نویسند و آموزش می دهند، دسته سوم»، افراد باهوش و کنجکاوی هستند که به مشکلات، اهداف و روابط خود با دیگران اهمیت می دهند و از طریق تعمق،
اندیشه و مطالعه به دنبال راه حل هایی برای این مطالب اند. : کار فیلسوفان حرفه ای حل و فصل مشکلات فلسفی در هر زمینه علمی نیست، بلکه مسئولیت آنها آموزش نحوه توسعه
فلسفه هر رشته به دانشمندان، هنرمندان، حسابرسان و دیگران است. فیلسوفان حرفه ای به ما آموزش می دهند که نقش خود را چگونه ایفا کنیم. آنها می آموزند که چه روش هایی در اختیار ما هستند، قواعد فلسفی کدام اند و چه موقع از محدوده شهدا خارج می شویم. سپس ما را به حال خود و می گذارند تا نقش خود را ایفا کنیم و فلسفه حسابرسی را بنا نماییم.
نگرش فلسفی
هرچند که در مورد هدف ها و روش های فلسفه بین صاحب نظران اجماع کافی وجود ندارد، با این همه، بعضی از نظرات سیاسی مورد تأیید عمومی است و از آنها استفاده خواهد شد؛ آنها عبارتند از
وجود تناقض در آن ناچیز است. و فلسفه اساسی را فراهم می کند که به موجب آن روابط اجتماعی را می توان مدل سازی کرد و درک نمود و شاید ساده ترین روش شناسایی فلسفه، معنی کردن واژه فلسفه باشد. فلسفه با «فیلوسوفیا» از دو کلمه یونانی فیلو ته یعنی
دوست داشتن و «سوفیا» به معنی دانایی تشکیل شده است. پس یعنی خاستگاه فلسفه عشق و دوست داشتن و مقصد آن
دانش و معرفت است و «فیلسوف» کسی است که دوستدار دانایی است. : درباره این که واژه فلسفه و فیلسوف برای اولین بار از سوی چه کسی به کار برده شده، سه نظریه وجود دارد؛ قول مشهور آن است که واژه فیلسوف نخستین بار توسط دانلود جزوه فلسفه حسابرسی به کار رفته است. برخی دیگر می گویند این واژه را نخستین بار
هرودوت» به کار برده است. نظریه دیگری حاکی از آن است که «سقراط که برای نخستین بار این واژه را به کار برده است. و نقل است که سقراط، هم به سبب فروتنی علمی و هم بدان سبب که می کوشید تا در زمره «سوفیست ها»، که سعی
می کردند در موارد زیادی با استفاده از دانشی که داشتند حقایق را غیر حقیقی و غیر حقیقی را حقیقی جلوه دهند، به شمار
نیاید، خود را فیلسوف خواند. . این موارد بیشتر جنبه واژه شناسی دارند و کمتر مورد اختلاف است. اما وقتی بخواهیم فلسفه را به عنوان یک دانش و با
معرفت که برای خود موضوع، روش تحقیق و هدفی دارد، تعریف کنیم، اختلاف نظر بسیاری وجود دارد. هر کس با توجه به موضوع، روش تحقیق و هدفی که برای فلسفه قائل است، تعریف خاصی از فلسفه ارائه می دهد. من «افلاطون، آن را کوشش برای رسیدن به روشنایی از طریق جدلی با «دیالکتیکه می داند و ارسطو علم بر علت های نخستین با علم به وجود از حیث وجود (شناخت مطلق وجود)، «اسپنسر، آن را وحدت معرفت می خواند و «کانت، کوشش برای شناخت
معرفت و «برتراند راسل» فلسفه را روشنگری مفاهیم از طریق تحلیل آنها می داند. . از آنجا که می توان با نگرش فلسفی به مسائل و مشکلات علمی نگریست، به تعداد علوم، فلسفه های مختلف وجود
خواهد داشت. این فلسفه ها را «فلسفه های کاربردی و با علوم مختلف نیز نامیده اند. در این گونه فلسفههای
هدف به کار بستن اندیشه ها و روش های فلسفی در شناخت علوم دیگر است. • فلسفه های کاربردی در همه موارد به معنای معرفت شناسی علم» یا «علم شناسی است. متا فلسفه فیزیک، خود یک
شناخت است که در آن «ماهیت»، «چیستی و چرایی علم فیزیک، موضوع تحقیق و بررسی است. در صورتی که علم
فیزیک، دانشی است که در آن طبیعت خارجی موضوع تحقیق از طریق تجربه حسی است. . فلسفه فیزیک و علم فیزیک با هم ضد نیستند، بلکه در دانشی هستند که در طول هم قرار دارند و هیچ مبایتی با هم ندارند. به همین قیاس، باید دانست که فلسفه نیست، بلکه باور علم است و مسائل فلسفه هم متعلق به همین جهان است نه بیرون از این جهان.
.هم علم و هم فلسفه علاقمند به معرفت با شناخت هستند. هر دو آنها زمینه تحقیق و تفحص محسوب می شوند.
. تفاوت مهم و اشعار میان علم و فلسفه، در نوع معرفتی است که به جستجوی آن می پردازند. علم در جستجوی معرفت بر
قضایای محسوس و حسب و نسبی است و فلسفه به غیر از موارد (در فلسفه پراگماتیسم و بعضی از انواع فلسفه اگزیستانسیالیسم) در پی معرفت غایی است. از این جاست که از هر علمی یا از هر شاخه ای از معرفت راهی به سوی معرفت غایی با فلسفه وجود دارد. ۷ چرا فیلسوفان، همانند دانشمندان به مطالعه جنبه خاصی از واقعیت قناعت نمی کنند و همیشه در پی معرفت شنایی با در نظر
گرفتن همه چیز به صورت یک «کل» هستند؟ : پاسخ و چون ذهن انسان چنین است. ذهن انسان مایل است به این راز پی ببرد که چگونه اشیای متفاوتی که با هم کشف شده اند
به نوعی «تمامیتا پرمعنا را تشکیل داده اند. از این روست که در تعریف فلسفه، همیشه موضوع نگریستن به مسائل، به صورت یک کل مطرح است. بنابراین فلسفه جستجویی است به خاطر نظم و کلیت» که در موارد جزء با تجارب خاص به کار نمی رود. بلکه کاربرد آن
در همه «معرفت» و «تجربه» است.| 7 یعنی فلسفه کوششی است در جهت بافتن پیوستگی، در تمام قلمرو اندیشه و تجربه، بنابراین فلسفه حسابرسی کوششی
از این دست است.
است.
برخی از صاحب نظران نگرش فلسفی را متشکل از چهار جزء ذیل دانسته اند: .. درک کلی ۲. وسعت نظر 3. بصیرت
۴. بینش
درک کلی
. این جزء بر درک کلی به جای اجزاء جداگانه دلالت دارد. . از آنجا که فیلسوف به درک زندگی انسان در مفهوم کلی علاقمند است، مفاهیم کلی را از قبیل «محتوا»، «ذهن» و... که
مفاهیم جامعی هستند و موجب درک کلی می شوند به کار می گیرد. . او همچنین سعی می کند تا روابط بین جنبه های ظاهر متفاوت دنیا را کشف کند و از طریق این روابط، دنیا را به صورتی
معنادار درک کند. • این جزء ما را هدایت می کنند تا مفاهیمی چون دانلود جزوه فلسفه حسابرسی»، «مراقبت حرفه ای، «استقلال، مناسب و ... در نظر
بگیریم. بررسی مفاهیم مذکور دارای کاربرد گسترده ای است و به توسعه یک بنیاد جامع و منسجم علمی بر اساس تعبیری از حسابرسی، به عنوان یک رشته مفید اجتماعی، منتهی می شود.
جزوه فلسفه اسلامی
دانلود جزوه
در مورد علوم فلسفه ، اگر تعریفِ جامع و مانع داشته دانلود جزوه فلسفه اسلامی باشیم که تمام مصادیق علم را در بر بگیرد و مانع شود از اموری که مربوط به علوم دیگر است در این علم وارد شود و باید این سه مولفه را داشته باشد.
موضوع علم فلسفه: وجود به وجود یعنی وجود از آن حیث که وجود دارد .مثال زمانی که بخواهیم در مورد انسان تحقیق کنیم پس موضوع تحقیق انسان شناسی است که مشخص است و غایت آن هم انسان است.
در مثال بالا موضوع انسان شناسی معلوم است پس غایت و هدف،آن است که انسان را کامل برای شما معرفی کند چه نوع ِ ماهیّتّ ،، نقاط قوّّت و نقاط ضعف را نسبت به انسان مشخص می کند فلسفه به ما می گوید ) وجود ما وجود ( چه ارتباطی میان این می باشد .
در بررسی انسان دارای نفسِ مُُجرد است ، پس یک انسان قدرت یادگیری دارد و می تواند یک معلّّم باشد که از ویژگیها و خصوصیات یک انسان می باشد .
اما زمانی است که می گوییم از آن جهت که موجود است از آن جهت که هست ، نه از آن جهت که انسان است مثال : یک نفر است ، یک واحد ، یک شخصیت منحصر به فرد است مثل علی ، حسین ، فاطمه و... که هر کدام یک شخصیت منحصر به خود دارند و هر کدام از آنها از آن حیث که هستند وحدت دارند.
در علم فلسفه هر شی را از آن حیث که هست و وجود دارد چه خصوصیاتی دارد که موضوع ِ علم فلسفه گویند.
در کتاب آشنایی با فلسفه استاد مطهری در مورد موضوع هر علمی چنین آمده که موضوع هر علمی چیزی است که آن علم در باره ی عوارض ذاتی آن بحث کند . مثال : انسان متفکر است.
عوارض ذاتی : یعنی آن خصوصیاتی که مربوط به آن باشد یعنی واسطه ای برای حمل موضوعات بر آن شی نباشد.
متفکر بودن از خصوصیات ذاتی انسان است به نحوی که اگر این خصوصیت از انسان گرفته شود آن شی دیگر انسان نیست .
عرض داتی ، خصوصیتی است که حمل او بر شی نیاز به واسطه ای نداشته باشد .
ماهیّّت
ماهیّّت مقابل وجود است یعنی مفهوم و آن تصوری که از اشیا در ذهن داریم و به واسطه ی آن تصور آن شی را تعریف می کنیم ماهیّّت نامیده می شود .
فرض می کنیم که ذات همان ماهیّتّ است و موجودات غیر از خدا ذاتشان همان ماهیّتّ می باشد.
به مفهوم کلی هم ماهیّّت می گویند . مفهوم کلی شامل مفاهیم اولیّّه ماهوی – مفاهیم ثانویه ی منطقی و مفاهیم ثانویه ی فلسفی می باشد .
ماهیّّت حد وجود است . حد در منطق تعریف شده که به نوعی تعریف کردن اشیا با جنس و فصل از مفاهیم منطقی بودند.
روش علم فلسفه روش عقلی و با استدلال های عقلی و برهانی به اثبات امور می پردازد.
موضوع فلسفه:
موضوع فلسفه «وجود ما هُوَ وجود» است ) یعنی هر شی را از حیث هست بودن ، بودن آن بررسی کنیم .( زیرا اشیایی که ما در مورد آنها بررسی می کنیم از دو زاویه قابل بررسی و شناخت هستند ؛ یکی از حیث موجودیّّت و هستی ، و دیگری از حیث چیستی و ماهیت آنها.
مثلا: وقتی با انسان که مواجه می شوید ، یک وقت می گویید انسان چیست؟ و زمانی هم می گویید آیا این انسان که که حیوان ناطق است آیا وجود دارد ؟
در اینجا که می گوییم آیا وجود دارد؛ از حیث هستی، انسان را بررسی می کنیم . حال که مشخص شد انسان وجود دارد می گوییم این انسانانسانِ حیث موجود بودن چه خصوصیتی دارد ؟ لذا در مورد عوارض «وجود به ما هُوَ وجود» بحث می کند .
غایت و روش فلسفه
امّّا غایت و روش فلسفه چیست ؟
علامه طباطبایی در کتاب دانلود جزوه فلسفه اسلامی الحکمه گفته اند ؛ غایت فلسفه را از یک زاویه می توانیم بگوییم که مهمترین فلسفه است که بگوییم فلسفه هدفش شناختن موجودات به نحو کلی است . یعنی چه ؟ یعنی ما در عالم هستی بعضی چیزهایی را که در ذهنمان است قبول داریم ولی وجود ندارد .
مانند : دیو ، غول ، سیمرغ و...... اینها فقط در ذهن ما هستند .
اما فلسفه معیار ها و مشخصات را به ما می دهد که از طریق او موجود حقیقی را از موجود غیر حقیقی تشخیص دهیم و بشناسیم .
پس یکی از اهداف فلسفه شناخت موجودات حقیقی از غیر حقیقی است و همچنین فلسفه «موجود را به ما هُوهُوَ موجود » یعنی فقط از حیث هستی و بودن بررسی می کند.
هدف سوم فلسفه بحث شناخت علت های عالیه وجود را به ما می شناساند . انواع علت ها : علت عالیه ، علت مباشر و علت متوسط است .
منظور از علّّت عالیه چیست ؟
غایت فلسفه شناخت موجودات به نحو کلی ، یعنی شناخت موجود از حیث هستی و موجود بودن ؛ با قطع نظر از ماهیت و چیستی او.
اگر شما بخواهید از این زاویه بخواهید موجود را شناسایی کنید از زاویه موجود بودن می توانیم درک کنیم که همه ی موجودات آیه و نشانه ای از خداوند هستند . به اعتبار موجود بودن کاری چیستی و ضعف وجودی نداریم ؛ می خواهیم بگوییم که هر چیز از آن حیث که موجود است خصوصیات را دارد . خدا هم خود وجود است . پس حالا همه ی اشیا به اعتبار وجودی که دارند نشان و جلوه ای از جلوه های خداوند هستند و به حد خود می توانند کمالی از کمالات خداوند را نشان می دهند.
اما اگر که ما موجودات را از حیث چیستی و ماهیت آنها بخواهیم نگاه کنیم آن وقت آن حدود نقض ، نیاز و ضعف آنها را هم در آنها می بینیم و با آن حدود نقض و نیاز هم می توانند نشانی از نشانِ خداوند باشند . زیرا خدایی که ما اعتقاد داریم و می گوییم که در تمام خصوصیت و کمالات در حد اعلی است .
غایت دیگر که در بحث فلسفه وجود دارد و به آن می خواهیم بپردازیم تشخیص و تفکیک موجود حقیقی از غیر حقیقی است . به تعبیری تفکیک موجود حقیقی از موجود اعتباری و وضعی است .
موجود اعتباری موجودی است که حقیقتا وجود ندارد ؛ اما خودمان برایش وجود لحاظ می کنیم.
اما موجود حقیقی موجودی است که حقیقتا و واقعا وجود دارند . موجوداتی که به عنوان مخلوقات کائنات هستند حقیقتا وجود ندارند اما موجودات ما به آنها وجود می دهند . مانند : سیمرغ ، غول ، دیو ، اسب پرنده و یا چیزهایی که در رویا و خیال و توهّّمات ما هستند ؛ اینها در حقیقت ، حقیقت ندارند .
اما در مورد « جن » ، جن حقیقتا وجود دارد و در قرآن هم بدان اشاره شده است و بعضی از افراد هم توانسته اند با جن ارتباط برقرار کنند . اما ارتباط با جن توصیه نمی شود . زیرا که جن ها مانند انسان دارای اراده و اختیار هستند ؛ و با اراده و اختیار، خداوند برای آنها هم دین نازل می کند . غلذا ما اجنه مسلمان و اجنه غیر مسلمان نیز داریم .
به اعتبار برداشت هایی که با انسانها از ادیان مختلف داریم انگار ظاهراً دیان مختلف ما با آنها روبه رو هستیم. گرچه همه ادیان مانند مسیحیت، یهودیت ،مسلمان و غیره با هم یکسان هستند و همه انسانها را دعوت به یگانگی، توحید ،معاد و عدالت میکنند. اما گاهاً برداشت آنها از توحید و معاد و عدالت متفاوت است منظور )برداشت پیروان (است نه خود پیامبران.
فلذا در برداشت ادیان متفاوت شده اند .
اما در اجنه فقط دو گروه مسلمان و غیرمسلمان وجود دارد . اجنه های مسلمان آزاری دانلود جزوه فلسفه اسلامی انسان ندارند بلکه برای انسان نیز مفید هستند و به وسیله اجنه ها می توانند یک سری اطلاعات به آینده ای نزدیک دسترسی پیدا کنند؛ اما اجنه غیرمسلمان از جنود شیطان هستند و باعث آزار و اذیت انسان .
اجنه هم دارای جمعیت هستند و ازدواج می کنند ،هر آنچه در مورد انسانها مطرح است در مورد اجنه ها هم نیز مطرح است برای اینکه همواره دچار آزار و اذیت اجنه نشوید همیشه ذکر بسم الله الرحمن الرحیم را بگویید.
شیطان در ابتدا شش هزار سال عبادت کرد و به مرتبه فرشتگان رسید اما بعد از خلقت حضرت آدم توسط پروردگار زمانی که خداوند امر می کند به فرشتگان تا آدم را سجده کنند شیطان امتناع میکند و از درگاه خداوند رانده و آنجاست که شیطان قسم میخورد که تمام انسانها را از راه بدر میکند و فقط کسانی که از مخلصین هستند از دست شیاطین رهایی دارند و زور شیاطین به مخلصین و انبیا نمیرسد.
علل عالیه
اگر ما بخواهیم مراتب موجودات را با هم لحاظ کنیم میگوییم که عالم هستی چند مرتبه دارد.
اما علل عالیه وجود :مثل علت به وجود آمدن ما ،چه چیزی است. پس پدر و مادر علت به وجود آمدن ما هستند پس پدر و مادر علت می شوند . اما خود پدر و مادر ما نیز نیاز به علتی دارند و همین طور سلسله مراتب ، تا به حضرت آدم میرسد؛ و بدین وسیله می گوییم که علت حضور آدم کیست . او که پدر و مادر ندارد ، پس ما مجبوریم که از علل طبیعی به بالاتر از آن برویم و نهایتاً به خداوند برسیم.
یکی از اهداف فلسفه این است که ما را با خدا و اسما و صفات خدا به عنوان علت عالیه و ما را با موجودات مجرد مثل عقول و نفوس به عنوان علل عالیه آشنا کند.
پس سه غایت برای فلسفه، آقای طباطبایی در کتاب بدایة الحکمة مطرح کرده اند. در مورد روش فلسفی اگر بخواهیم اطلاعاتی داشته باشیم لازم است که به آن توجه کنیم که ما مکاتب چندگانه ای در عالم اسلام داریم که این مکاتب هر کدام روش هایش متفاوت است؛ حال اگر تحقیقی در داشته باشیم، باید مکتب های فلسفی را بشناسیم.
مکاتب فلسفی در جهان اسلام
در جامعه مکتب اسلامی سه مکتب فکری، رشد و نمو پیدا کرد .
۱- مکتب فکری فلسفی مشائی
۲- مکتب فلسفی و فکری اشراقی
۳-مکتب فلسفی حکمت متعالیه
مکتب فکری فلسفی مشائی
در یونان مکتب ارسطویی است و در اسلام به نام ابن سینا گرهخورده است. قبل از ابن سینا فارابی مکتب مشائی و کلیات آن را بیان می کند و ابن سینا آن را تدوین میکند.
فرق فلسفه ابن سینا با ارسطو در کجاست؟
فلسفه ابن سینا از همان فلسفه ارسطو استفاده کرده اما مبانی و جاهایی که آموزه هایی از فلسفه ارسطو که با مبانی دینی ما هم خوان نبود و آنها را با مهارت و خلاقیت خود فناوری میکند و با مبانی اسلامی سازگار میکند.
مشاء به معنی راه رفتن است، زیرا ارسطو موقع درس دادن راه میرفت به همین دلیل مکتب او رامشاء نامیدند . پس فلسفه مشایی دلالت بر نوع روش آنها ندارد؛ روش فلسفی مشایی روش عقلی ،استدلالی محض است. یعنی فقط مبتنی شده و بدیهیات اولیه مبتنی شده بر گزارشهای اولی و پیشینی به تعبیری که هیچ کس در این قضایا شک و تردید ندارد.
خلاصه جلسه ی دوم :
اولین مکتب فلسفی که مطرح شد ، فلسفه فکری مشائیان بود که فارابی بر اساس کتاب ارسطو آمد و فلسفه ارسطو که به فلسفه مشایی معروف بود و این فلسفه را شروع به تلفیق کرد و با مبانی خود سازگار کرد . در بحث توحید و معاد تا حدودی سازگار کرد، ولی به آن مرحله نرسیده بود که بتواند آن را تدوین کند و به صورت مکتب فلسفی بیان کند، بلکه در نسخه های پراکنده مطالبی را نوشت و بعدا دیگران آنها را جمع آوری کردند ؛ و به صورت کتاب در آوردند .
ولی ابن سینا آمد و تمام این مطالب را تدوین کرد و به صورت فلسفه مشائی اسلامی بار گذاری کرد و پیروان بسیاری نیز دارد و تاکنون نیز ادامه دارند .روش ابن سینا روش عقلی محض بود که از بدیهیات عقلی استفاده می کند ، از قضایای اولیّّه مانند هر معلولی علّّتی دارد ؛ صرف تصور موضوع و محمول و......
مکتب فلسفی و فکری اشراقی
در مقابل فلسفه مشائی آقای شیخ شهاب الدین سهروردی بنیانگذار فلسفه اشراق شد . وی دانلود جزوه فلسفه اسلامی افلاطون پیاده ریزی کرد . مشکلی که در فلسفه افلاطون بود مسئله « مُثُُل » افلاطونی بود .
افلاطونی معتقد بود که همه ی موجودات عالم دنیا ، موجودات مادی هستند ؛ موجوداتی در عالم دنیا وجود دارد که آنها را به عنوان « مثُُُل » یاد می کند ، آنها حقیقت کلی دارند که آنها در واقع مدیر و مدبّرّ همه ی موجودات این عالم هستند . و برای هر موجودی که در این عالم وجود دارد مانند انسان ، اسب ، میمون ، گیاهان و حتی سیّّارات هر کدام از اینها رب النوع و یا یک « مُثُلُ » در عالم مافوق دنیا وجود دارد که کارهای اینها را ربوبیت می کند .
اگر ما اعتقاد افلاطون را به این شکل بخواهیم بگیریم و با مسئله اعتقادی خود که می گوییم تنها ربربّ عالم خداوند است سازگار نیست.
شیخ اشراق اصل نظریه افلاطون را گرفت ولی آن را فناوری و بومی کرد و با اعتقادات خودمان سازگار کرد و یک فکر فلسفی ایجاد کرد که روش آن علاوه بر روش عقلی با روش سلوک قلبی و روش کشف شهودِ عرفانی همراه کرد .
پس در روش فلسفی شیخ اشراق هم استدلال و برهان های عقلی است و هم کشف شهود عرفانی .
معروف ترین کتاب شیخ اشراق کتاب حکمت الاشراق1 می باشد.
پس انسان به معلوماتی دسترسی پیدا می کند که در صورتی که اهل تهذیب نفس نباشد و فقط با استدلال عقلی امکان دریافت آن معلومات را ندارد .
مباحث فلسفی ابن سینا شهرت جهانی دارد . در کنار روش اشراقی روش عرفانی داریم.
فرق روش عرفانی با روش اشراقی
۱- به معنای تابیدن است .
شیخ اشراق عقل و عرفان را کنار هم گذاشت، یعنی هم تهذیب نفس ، ریاضت نفسانی و هم بحث کشف شهود را آورد و هم استدلال و برهان عقلی را . اما عرفان فقط تهذیب نفس ، ریاضت نفسانی و کشف شهود عرفانی است.
هدف دیگرآنها این نیست که کشف شهود های عرفانی خود را در قالب استدلال و برهان پی ریزی کنند و انتقال دهند .
یکی از نقطه ضعف های علم عرفانی این است که چون فقط تکیه بر کشف شهود می کند و چون کشف شهود در زمره علوم حضوری است و قابل انتقال به دیگران نیست و حالت شخصی پیدا می کند . اما کاری که شیخ کرد .و ملاصدرا آن را تکمیل کرد ، آن موقع ما می توانیم این عرفان را به دیگران انتقال دهیم و دیگران را می توانیم از علم حضوری خود مطلع سازیم .
عرفا می گفتند که « پای استدلالیان چوبین بوُِِد » اعتقاد عرفا این بود که با روش تهذیب نفس و ریاضت های نفسانی انسان می تواند پرواز کند و اوج بگیردو از عالم دنیا و عالم خاکی بیرون رود و چیزی را ببیند که امکان آن در عالم دنیا و خاکی ممکن نیست.
و معتقد اند که انسان از روش عقلی و فلسفه امکان پرواز کردن برایش نیست ، گویا فلسفه بال های انسان را قیچی می کند و آن را در دنیای خاکی نگه می دارد . به خاطر این نوع نگاه همواره بین فلسفه و عرفا اختلاف نظر بود ؛ اما فیلسوف هیچ وقت سعی در تکفیر2دیگران نکرد . یعنی نه گفت که عرفا کافرند ُ نه متکلمان کافرند و...... ، و مسیر خود را می رفت . اگر چه از هیچ کس هم تقلید نمی کرد و بر مبنای استدلالات عقلی آن موضوعات و مسائل خود را مطرح می کرد .
فرق بارز فقیه با فیلسوف
فیلسوف با روش عقلی باید همه جیز را درک کند ، یعنی این نیست که آیه و روایات را قبول ندارد اما همان آیه و روایات را با نگاه عقلی تفسیر می کند و می فهمد .
۲- کافر شمردن
اما فقیه : فُقََهای ما چند گروه هستند . گروهی که بر اساس ظاهر آیات و روایات و براساس دانلود رایگان جزوه فلسفه اسلامی در آیات می باشد حکم می دهند و هیچ گونه هم تغییر هم نمی دهند . و گروهی دیگر یک نگاه عقلی هم دارند و صرف آیات و روایت حکم نمی دهند بلکه یک تعقل و یک نگاه عقلی هم دارند .
اما عقلی که یک فقیه از آن استفاده می کند با عقلی که یک فیلسوف از آن استفاده می کند براساس بدیهیات اولیّّه و صرف تصور موضوع و محمول در تصدیق قضیه کافیست . ولی عقلی که فقیه از آن استفاده می کنند غالبا عقل تجربی3 است .
مثال : قمار ، در دین اسلام حرام است . مانند یازی شطرنج ، تخته نرد ، پاسور ، بیلیارد و ... که از ابزارهای قمار بود و بازی با آنها در گذشته حرام بود؛ زیرا در بازی با این ابزار بُُرد و باخت داشت و از لحاظ بُرُد و باخت این بازی ها حرام به شمار می رفتند .